چهارشنبه , ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
شبی که خیرش از مرز لبان تو گذر کندآن شب، بخیر است بخیر است بخیرارس آرامی...
نام منبر لبان توکانون زلزله ی عشق استصدایم که میکنیجهانم می لرزد...
آسمان از خم ابروی تو خمود گشته چشم ماه از برق لبان تو مسحور گشته امیر محمد عباسی...
شیرینی لبان تو ، فرهادی آورددلخواهی آن قدر که غمت ،شادی آوردجز عشق ِ دلنشین تو، کآرام جان ماست،دامی ندیده ایم که آزادی آورددل را خراب کرد و به گنج هنر رسیدعشق خرابکار تو آبادی آوردمقبول باد ، عذر کمند افکنان عشقچشم غزال ، رغبت صیّادی آوردگر عشق ورز و مست نمی خواهدم خدایباری، چرا جمال پریزادی آورد؟ای جان سراب نوش نگاهت، بگو دلمرو به کدام سوی در این وادی آورد؟کوه غمت به تیشه ی جان می کنَد دلمشیرینی لبان تو ، فر...
جای انگور از لبان تو شراب انداختیمدر دهن ها با همین یک جمله آب انداختیمچشم واکردیم و پیش روی ما چشم تو بودخویش را تا روز مرگ از چشم خواب انداختیمما به تو دل داده بودیم و تو گاهی یک نگاهمدعی بودی به تو جنس خراب انداختیمبا سرانگشتت به بازی تاب دادی زلف رابس کن این بازی، ببین در پیچ و تاب انداختیمچنگ در زلفت زدم گفتی که بین موج هادست و پایی می زدی ما هم طناب انداختیمدر حجابت مهربان و رام ظاهر می شدیما ولی از چهره ات د...
مرا لبان تو بایدشکر چه سود کند... ️️️...
کاش !!اولین بوسه ی سال رااز لبان تو آغاز کنمآی ، چشمهایت - تفسیر ِ سبز ِ حَوِل حالِنا ....!!!!.......
لبان توهمان شکوفه انار استکه در قلبم رویده...