شنبه , ۱۰ آذر ۱۴۰۳
حآصٍل عٍشق مًتًرسًک بٍ کًلآغ، مًرگ یک مًرزعه اًست...!...
صد بار گفتم میروم یک بار نشنیدم بمانیک بار گفتی میروم صد قفله کردم خانه را...
مادر دوبخش است: «ما» و «در»... و قصه یتیمی «ما» از کنار «در» شروع شد....
من آنقدر با تو بوده امکه از بودن کنار دیگرانسردم می شود......
تو همیشه به من فکر میکنی منم تا وقتی بهت فکر میکنم زندم️️️...
قلبم تک تک ضربانش رو برای تو میزنه مخاطب خاصم ️️️️...
بی تونفس کشیدنمعمر تباه کردن است......
دوسِت دارم مَجنون تَر اَز لیِلی،شیرین تَر اَز فَرهاد️️️...
پشت آدمی که میگه میشه برگردیدیگه غروری برای شکسته شدن نیست.!...
درون جعبه ی سیاهست/بامداد دی/کفش سرخ سال نو...
بهمن مدتهاست/پهن شده روی آفتاب/وجب به وجب آدم برفی...
هنوز زمستان جستجو میکند سرخی دی را در جعبه ی سیاه...
از هیچ کار کودکی ام پشیمان نیستمجز اینکه ارزو داشتم بزرگ شوم…...
خوبی رو ارزو می کنمبرای اونایی که یاد نگرفتند بد باشندمثل تو!...
به پاس مهربانیت هر بار که از ذهنم میگذریلبخند خدا را برایت ارزو میکنم…...
آرزویم همه سر سبزی توستدایم از خنده لبانت لبریزدامنت پرگل باد....
معنی با تو بودنبرای من به سلطنت رسیدن است...
دیگر خالی خالی امتهران اشک می ریزدمن شعر می نویسم...
شکار وحشی من! تا ابد مهمان دامم شو!بدون غیرتش ارزش ندارد ببر، میفهمی؟!...
خوب ترین بهمنی دنیا تولدت مبارک...
برای کسی که برات جنگیده ، نجنگیتا آخر عمر سرباز فراری میشی...!...
تو را چون هوا بی هوابه ریه هایم میکشمگر مست شوم با تو...
دلبر ناز منی...
قدری حال خوب، بی ترس فردا را آرزوست...
کوچک اما مردساده اما صمیمیعاقل ام عاشقرفیق باش رفیق...
مرگ یعنی...به غم و فاصله عادت بکنی......
جهان با تو برایم زیباست...
فقط به هوای تو نفس میکشم......
درک نشدنشاید بدترین چیزی باشهکه آدم تو زندگی میتونه تجربه کنه......
وای بر تلخیِ فرجامِ رعیت پسریکه بخواهد دلی از دخترِ یک خان ببرد!...
الهی بمونی برام......
چشات دنیاستچی میشه اگر دنیای من باشه...
بهمن ماهی که باشی …میشی ته تغاری خدا….بهمن ماهی جان تولدت مبارک...
دوست داشتن تو بساط من است هیچ کس نمی تواند جمعش کند...
من عاشقتم تا ابد ،دور شود چشم بد از تو و دنیای من و تو...
ای مهر و ماه، تو جان بخواه...
وقتے مے خندی، عشق، ڪوچڪترین، اتفاقیست ڪہ مے افتد!ولنتاین مبارک...
من وتوکنار هم قشنگ ترین ترکیب دنیاییم...
دستاتبدون هیچ سرنگی آرامش تزریق میکنه...
وای از آن روزتو عاشق شوی و من معشوقپدری از تو درآرمکه خدا میداند......
زندگی همیشه در جریانه، ولی مشکل اینجاست :که ما رو در جریان نمیذاره ....
سر سوزنی اگر مرا میخواست…..زمین و زمان را به هم میدوختم!...
آدمای دنیای من فعل هایی را صرف میکنند که برایشان صرف داشته باشد!...
دلم بچگی میخواهد ! جلوی کدام مغازه پا بکوبم تا برایم آرامش بخرند ؟...
چقدر سخت است، که لبریز باشی از “ گفتن ”ولی ….. در هیچ سویت محرمی نباشد...
اجازه خدا ؟ میشه ورقه مو بدم ؟میدونم وقت امتحان تموم نشده! ولی خسته شدم…...
یک عمر هوای دل خود داشتم امایک لحظه نگاه تو بهم ریخت دلم را...️️️️...
زندگی یعنی هر روز که میگذرد دوست داشتن تو تکرار میشود ...️️️...
این یکی از عادات قدیمی و مسخره ی انسان است؛که وقتی راهش را گم میکند تندتر میدود....
دهنم مزه خون میده انگار حرفامو کشتم...