شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
👌پندیاتبه قبرستان برو عبرت بگیریسرانجام بد و خوب را ببینیببین شاه و گدا فرقی ندارندبه غیر از یک کَفن برتن نبینیشعراز:حسین صالحی...
👌شعر محلی مازندرانی درباره قدیمقَدیم رِه یاد هاکُن تِه جانِ قِروونهرچی دارمِه، وِه زَحمت بِه فَراووناَنِه شِه قاطره مِن بار بَزومِهاَنِه شِه این تَنِ مِن کار بزومِهوَچِه زحمت بَکِشیمه من دیروزاگه وینی که راحت هَسِه امروزکوره سَر بوردِمِه ذغالِ بارِهگَنِم بَوِردِمِه دِنبال آردِهایجه تا حَسِنِ وا راه دَوِمِهتا یَتا ورزیگر ریکا بَوِمِهنیرس بسطام چَنه مِن بِل بَزومِهمَردمِ باغ مِن خُب کِل بزومِهشِه باغ دور،وِسِه کنار دَوِنَم...
👌شعرکتولی جانِ مارسَرادِه شِه صِدارِه نازنین یارمِنِه بَخون لالایی آی جانِ ماربِرو توهادِه گَهرِه رِه جانِ مارمِه روز بَوِه سِیو،مثل شویِ تارهای بِرو های نشو،مِه دِل بَوِه تَنگ چِتی طاقَت بیارم دِل نیه سَنگشعراز:حسین صالحی...
👌شعرکتولیتِه وِسه مِن چَنِه زاری بَزومِهتِه مرگ اِسه چی دادی مِن بَزومِهبِهارماه پَییز بَوِه نِموئینَدومِه مِن،عزیزمِن کِجوئیشعراز:حسین صالحی...
شعری درباره مرگ جوانغم و داغت مراخونین جگرکردقَدَم خَم کرد و دستم برکمرکردچنان داغت بزرگ و سخت بودهنه تنها من که در عالم اثرکردشعراز:حسین صالحی...
شعری درباره شهیدحاج قاسم سلیمانیحاج قاسم مظهر اخلاص بودکوه صبر و قله احساس بوددرشجاعت درجهاد ممتاز شددوستدار روضه عباس بودشعراز:حسین صالحی...
شعری درباره عیب جوییمکن عیبجوییِ پیرو جوانمکن سرزنش گاه وگَه مردمانبچرخد شب و روز و تو غافلیببینی که عیب درتوگشته عَیانشعراز:حسین صالحی...
شعری درباره مرگخدایا مرگِ من آسان بِگرداناَنیسم را به قبر،قرآن بِگردانشفیعی من ندارم در دو عالمعلی موسی الرضاسلطان بِگردانشعراز:حسین صالحی...
شعر دعای ثروتمندشدنخداوندا رِسان تو پوند و دینارکه مال وثروتی یکباره بسیاررَوَم خوش باشم وخیری رسانمکه خَلقی هم شوند راضی ازاینکارشعراز:حسین صالحی...
شعری درباره درگذشتِ مادرغم ِمرگِ تو را باور ندارمهمی دانم که من مادر ندارمتو بودی همدم و پُشت وپناهمدراین عالم دگر یاور ندارمشعراز:حسین صالحی...
شعرمرگ جوانغم و داغت مرا خونین جگر کردقَدَم خم شد،و َدَستم برکَمرکردچنان داغت بزرگ و سخت بودهنه تنها من که درمردم اثرکردشعراز:حسین صالحی...
شبی درمنزلی خوابیده بودمکنارِعابد و یک ساده بودمشدم بیدار با صوتِ نمازیولی آن ساده را من دیده بودمشعراز:حسین صالحی...
شعری درباره اهل بیتمحمد سَروَر دنیا و عقبیعلی باشد امام و نورِ عظمیحسین و مجتبی آقای جنتشفاعت را کُند اِتمام زهراشعراز:حسین صالحی...
الهی قسمتِ من کربلا کنانیسِ قبرِ من، مولا رضا کنبه محشرچون شوم بی یار و بی کسشفیعِ ما،علی شیرِخدا کنشعراز:حسین صالحی...
نمیدانم چرا ازمن جدایی عجیب است از تو انقدر بی وفایی بیا تا زنده ام رویت ببینم نه روزی که سرِقبرِ من آیی شعراز:حسین صالحی...
👌شعری برای درگذشت مادرفَلَک بردی زِدستم مادرِمننمی دانی چه آمد برسرِمنبِسان مُرغکی اُفتاده درگِلبه تیرغم شکست بال و پَرمنشعراز:حسین صالحی...
👌خداوندا تو آگاهی زِحالم که در درگاهِ تو من روسیاهم بجز تو دَرگهِ دیگر ندارم ولی بر عفوِ تو امیدوارم شعراز:حسین صالحی...
👌شعرسلام برحسینسلامی برحسین و یاورانشعلی اکبر و آن خواهرانشسلامی برعلیِ اصغرِاوبرعباس آن علمدارِسپاهششعراز:حسین صالحی...
خوشا آنان که آرام و صبورندبه هرسختی و غَم تسبیح گویندمحبت می کنند بی مُزد و مِنّتبدی بینند امّا در سُکوتند شعراز:حسین صالحی...
یکی باغ و یکی ویلا پسنددیکی خانه لب دریا پسنددمن از باغ و لب دریا و ویلاتنی سالم دراین دنیا پسندمشعراز:حسین صالحی...
👌خداوندا بِده عمری تو بَر مَننباشم مَن وَبال دختر و زَنکه تاهستم کُنم خدمت به مردمکنند گریه برایم وقت مُردنشعراز:حسین صالحی...
خوشا آنان که آرام و صبورندبه هرسختی و غم عبدی شکورندمحبت می کنند بی مزد و منتسحرگه چون شود سربرسجودندشعراز:حسین صالحی...
زندگی در نوجوانی یاد بادآن همه شادی و بازی یاد بادوه چه زیبا بود،درس ومدرسهآن نشاط و آن جوانی یاد بادشعراز:حسین صالحی...
خداوندا به فریاد دلم رستوخود دانی ندارم جز تو من کسهمه دشمن شوند با من غمی نیستچو تو یار منی باشد مرا بسشعراز:حسین صالحی...
به عمرخویش گنه بسیارکردمبه درگاه تو عبدی شرمسارماگربخشی و یا نه حکم باتوستبه یک ذره نگه امیدوارمحسین صالحی...
به عمرخویش کردم هرگناهیبه درگاه توباشم روسیاهیاگربخشی و یا نه حکم با توستکه هم باشی کریم و هم خداییحسین صالحی...
👌شعر زندگیزندگی خندیدن استیک تبسم، یک بغل واکردن استزندگی فهمیدن استحرف حق راگفتن وبشنیدن استزندگی یعنی قناعت سادگیقدرنعمت های حق دانستن استزندگی یعنی پدر،مادر،همهروی مادروپدربوسیدن استزندگی یعنی بزرگی پدراحترامش رابجاآوردن استزندگی یعنی محبت احترامدرخوشی وناخوشی خندیدن استزندگی یعنی گذشت یعنی وفاعذرخواهی کردن وبخشیدن استحسین صالحی...
شعری برای شهیدحاج قاسم سلیمانیکس ندیده است به دهرچون اوییهم چو شیر و به چشم آهوییهم شجاع وهم دلیروهم بی باکاین چنین خاشع افتاده چوخاکیک نگاه چپش فقط بس بودداعش وصهیونیست وهرکس بودمالک اشتر زمانش بودبهترین پیرو امامش بودای توسرباز رهبرخراسانیای سپهبد شهید سلیمانیجان تو خون دمیده در رگهاتا برویددر این چمن گلهاشعراز:حسین صالحی۹۸/۱۰/۱۷...
👌بِرو عید گردشی اَی نو بَهاره بِلبِلِ خونِشه دِل بی قَراره بِرو نیرس بَوین هوا چی لاره کوه و دشت رِه بوین که سبزه زاره وِشکو بَزو دار و چَردِه دَربیما مِه یار چِه اِی خدا از سفر نیما آی لاره لاره جان لاره لاره اَگه نَوَّم تِرِه دِل وونه پاره بِرو بسطام بَوین هوا چی خاره اَجو چال رِه بَوین چی لاله زاره دَشت و صحرا همه جا باصَفائه هر کس رِه بَوینی کِناره یاره این نیرس وبسطام چی سبز وخاره مُبارَکا...
👌شعررمضان به مناسبت فرارسیدن ماه رمضانخوشا رمضان،خوشاحال وهوایش دعاهای سحر، وآن رازهایشنماز اوّل وقتش چه زیباست خوشا افطار خوشا آن ربّنایشپنیر و سبزی و خرمای افطار چه بامزّه بُوَد آن زولبیایشتمام لحظه هایت یک ثواب است خوشا مسجد خوشا وقت نمازشدعاها میکنی از بَهر مردم چه حِسِّ خوب دارد آن دعایشبه فکر مردم درمانده هستی شود راضی خدا وقت زکاتشنماز و روزه هایش فرق دارد خوشا رمضان خوشا صُوم وصَلاتشبه پایان چون رسد ...
شعر گذشتباکمک کردن به مردم میتوان از غرور و از تکبرها گذشتتا تو هستی دست مردم رابگیر چشم برهم تا زنی عمرت گذشتکاش بعدمرگ ماگویدکسی خاطرات خوب ما با اوگذشتخوب باشیم تا بگویند بعد ما خوب بود و مهربان و باگذشتبرمزارما بگویند مردمان بهترین یار عزیزم درگذشتشعراز:حسین صالحی...
👌شعر نَشُد دوست داشتم که شوم قاری قرآن و نَشُد فَرض ایزد بِگذارم چو مسلمان و نَشُد دوست داشتم که کنم تَرک گنه یک روزی بلکه یک روز شوم غرق در ایمان و نَشُد دوست داشتم که به وقتش به نمازم برسم خواب و کار و تنبلی شد باعث آن و نَشُد کاش روزی برسد عاقبتم خِیر شود نرسدمرگ وگَزَم دست به دندان که نَشُد روزِ مرگم دست خالی و گُنه بردوش است هرچه کردم که شَوَد پاک گناهان و نَشُد شعراز: حسین صالحیبها...
👌شعری درباره زادگاهم روستای نیرسدور جهان گذر کنمبه هر کجا سفر کنمهیچ کجا برای مننیرس ما نمیشود.شعر از:حسین صالحی...