حالا چطور از روشنایی برگردم؟
که با ریشه های تو
منشور می شوم.
مریم گمار...
ایستاده ای بر شکاف رگ ها
خیره بر اتفاق نیفتاده
بالا می روی لخته های نور را
مریم گمار...
کلمات به دست شکوفه می رسید
اگر پای دشت ترک بر نمیداشت.
مریم گمار...
لشکر چشمان تو
تا بُن دندان مسلح
و من
سربازی تنهایم
رضا حدادیان...
هزینه دارد عشقی که بوی دلتنگی می دهد...
بهزاد غدیری/ شاعر کاشانی...