شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
بند قنداق تو همان روزه ی شب هفتم بود و یک مشت خون که به آسمان پاشید باران متولد شدچقدر امشب گلوی تاریخ درد می کند...
گریه اگر کنم همی، بهر تو گریه می کنمور نه ز دیده ام عبث، اشک رها نمی شودگرد حرم دویده ام، صفا و مروه دیده امهیچ کجا برای من، کرب و بلا نمی شودای بدن تو غرق خون، وی سر و روت لاله گونبا چه خضاب کرده ای؟ خون که حنا نمی شود...
چه دشوار است پیمودن ، چه دشوار است پیمودنبه هجران تو منزل هابه یادت آنچنان گریم ، که ماند ناقه در گل هاز خون دل کنم رنگین ، ز خون دل کنم رنگینبه راه عشق محمل ها ، به راه عشق محمل هاز داغت ای گل عطشان شرار افتاده در دل هاز داغت ای گل عطشان شرار افتاده در دل هاالا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولهاالا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولهاکه عشق اول آسان نمود ، ولی افتاد مشکل هاحسینبرادر بی تو در چشمم چو ز...
سرو تماشایی من ،شاه منی یا حسینتو شب تاریکی من،ماه منی یا حسین...
ما ذکر مصیبت مدامیم حسینمرثیه ی مرگ ناتمامیم حسینما کرب و بلای ناطق تاریخیمهرماه محرم الحرامیم حسین...
…محرم امسال هم رسید جاااااان دلم…اما نوعی دیگر و با اندوهی بزرگتر …خیلی ها امسال ڪنارمان نیستند و خیلی ها……درگیر این بیماریِ منفورند وهمۂ مان ب نوعی درگیرِ اضطرابیم………نگو معجزه ایاز اولادِ پیامبر در زندگی ات ندیده ای………ڪہ باور نمی ڪنم…………نگو هرگز نگفتہ ای یا حسین (ع)یا ابوالفضل(ع)یا قمر بنی هاشم(ع)یا……………بیا بازهم از تہ دل صدایشان ڪنیم……تا معجزهٔ این محرم………سلامتی باشد و آرامش………………و لبخندهایی از تہِ دل…………آمین یا...
خیمه ی دل بوی محرم گرفت...
دوباره ماه محرم ؛ دوباره بوی حسین(ع)...
دوباره محرم رسید و… حسینیه شد سینه هامان… دل اهلِ دل، سینه زن شد نفس هایمان مرثیه خوان!...
خیز و جامه نیلی کن روزگار ماتم شد دور عاشقان آمد نوبت محرم شد...
خیز و جامه نیلی کن روزگار ماتم شددور عاشقان آمد نوبت محرم شدپای خون دل وا کن دست موج پیدا کنرو به سوی دریا کن ساحلی فراهم شدخیز و جامه نیلی کن روزگار ماتم شددور عاشقان آمد نوبت محرم شدگریه کن گلاب افشان گل به خاک می افتدباد مهرگان آمد قامت علی خم شدنبض جاده بیدار از بوی خون خورشید استکوفه رفتن مسلم گوییا مسلم شدماه خون غباب آمد جوش اشک و آه آمدرایت سیاه آمد کربلا مجسم شدگریه کن گلاب افشان گل به خاک ...
هیچکس چون ما نگیرد ماتم این ماه رابا محرم شیعیان را اتصال دیگری است...
دیباچه ی عشق و عاشقی باز شود دل ها ، همه آماده ی پرواز شود با بوی محرم الحرام تو حسین ایام عزا و غصه آغاز شودفرا رسیدن ماه محرم ، ماه حزن انگیز شهادت و عزای حسینی ، تسلیت باد ....
پرسیدم : از حلال ماه ، چرا قامتت خم است ؟آهی کشید و گفت : که ماه محرم است .گفتم : که چیست محرم ؟با ناله گفت : ماه عزای اشرف اولاد آدم است . فانوس اشک هایتان را روشن کنیدکه ماه غریبی شهید نینوا آمده است...
محرم، ماه ایثار و از جان گذشتگی است! ماه عشق و شور و فریاد است! ماه آمیختن با خون و آمیختن عشق است. محرم ماه قیام و پیام است که دل های شیدای نیکان و مشتاقان را به سوی مراد و محبوبشان معطوف می سازد، ایام حماسه و عاطفه با فرا رسیدن این ماه آغاز می گردد تا شیفتگان معرفت و عاشقان ایثار را با کاروان کربلا همراه و هم نوا سازد، تا شور و شعور عاشورایی، دیگر بار احیاء گردد و ارادت علاقمندان به سرور و سالار صاحب دلان فزونی یابد و روح انسانها از زندان نفس...
هیچکس چون ما نگیرد ماتم این ماه را با محرم شیعیان را اتصال دیگری است فرا رسیدن ماه محرم و ایام سوگواری و عزاداری سالار شهیدان و سرور آزادگان جهان حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) و یاران با وفایش تسلیت باد...
شال ماتمت آبرو به من دادموج پرچمت دل را داده بر بادقصه ی غمت دریای نگاهماسم اعظمت از لبم نیفتادتویی که جلوه تا بی کرونه داریتو سینه ی من فقط تو خونه داریقد تموم عالم دیوونه داریارباب خوبم ماه عزات رو عشقهارباب خوبم سینه زنات رو عشقهارباب خوبم کرب و بلات رو عشقهارباب خوبم پرچم سیاهت رو عشقهوای دلم بی سر و سامونهماتمت درد بی درمونهارباب خوبم کرب و بلات رو عشقهارباب خوبم سینه زنات رو عشقهارباب خوبم پرچم سیاهت رو عشقهب...
محرم آمده یارب عجب غوغاست واویلا برای شاه خوبان تعزیت برپاست واویلا برای یا حسین گفتن نیازی بر هیاهو نیست ببین درخانه دلها عزا برپاست واویلا...
از زمین کربلا خورشید ها برخاسته ...عشق از قافله هفتاد و دو سر میخواسته ......
خوب می دانم که آن روز عطش با تو چه کرد زین سبب رودی جاری از اشک چشم برایت آورده ام و قلبی پر ز درد از داغ جدایی...از قصه ی پر درد شب های ویرانه ی شام مپرس که جز اندوه خزان نو بهارت حرف تازه ای ندارم.......
دوباره ماه محرم دوباره بوی حسین(ع)دوباره نوشش می از سر سبوی حسین(ع)دوباره ماه تاثر دوباره ماه عزادوباره سینه زدن در میان کوی حسین(ع) دوباره شهر بپوشد به تن لباس سیاهرواج هیئت و مسجد ز آبروی حسین(ع)...
دوباره فصل غم اومدماه اشک و شبنم اومدشهر ما مشکی به تن کردعاشقا محرم اومدفرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد . . ....
خبر آمد ز مهی بوی خدا می آیدماه داغ دل ما غرق نوا می آیددل ببازید عزیزان که زمان الم استماه اشک و الم و کرب و بلا می آیدفرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد...
در محرّم ، مردمان خود را دگرگون می کننداز زمین آه و فغان را زیب گردون می کنندگه به یاد تشنه کامان زمین کربلاجویبار دیده را از گریه جیحون می کنندفرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد...
ارباب صدای قدمت می آیدهنگامه اوج ماتمت می آیدما در تب داغ و غم تو می سوزیمهفت روز دگر محرمت می آیدفرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد...
ماه عزا رسیده و دل ها پر از غم استمشکی به تن کنید که ماه محرّم استپیراهن سیاه عزاداری حسیناحرام نوکری تمامی عالم استماه محرّم آمده خیمه به پا کنیددلهای ما حسینیّه ی بزم ماتم است...
باز هم چشم به راهم که محرم برسدبوی اسپند عزایش به مشامم برسدکاش امسال محرم به دعای زهراخبر آمدن منجی عالم برسد...
ای ناله غربتت به گوشمای بار مصیبتت به دوشمآغاز محرّمت رسیدهباید ز غمت سیه بپوشم...
نسیم روضه وزیده محرم آمده استزمان گریه به ارباب عالم آمده استدوباره بیرق و پرچم دوباره طبل و کتلکه ماه مرثیه و غصه و غم آمده است...
دوباره بوی گریه های شبونهناله هایی که دل ها را می سوزونهصدای نوحه خون که داره می خونهوقتی بارون می بارهتو دل ها دوباره ماتم اومدهصدای چاووشی قلب اومدههمه جا بوی محرم اومده...
نیا کوفه آقاپیراهنِ تو میشه غارت آقاوای از کفن پاره پارت آقازینب میمونه و اسارت آقابا این روضه ها وای میریم کربلا وایمیگیم یا حسین وای میریم کربلا وایغمت درد بی درمونهاین کیست این این ذکر طوفانیست ایناین روح ربانیست این آیات قرآنیست این...
آقا سلام برغزل اشک ماتمتبر مسجد و حسینیه و روضه و دمتچندی گذشت در غم هجران اشک توپرمی کشید دل به هوای محرّمتآقا سلام ماه محرّم شروع شدآمد بهار زخم دل ما و مرهمت...
محرم در راه استخوش بحال کسانی کههم زنجیر می زنند !!و هم زنجیری از پای گرفتاری باز می کنند ..هم سینه می زنند !!و هم سینه ی دردمندی را از غم و آه نجات می دهند ..هم اشک میریزند !!و هم اشک از چهره ی انسانی پاک می کنند ..هم سفره می اندازند !!هم نان از سفره کسی نمی برند ..آنوقت با افتخار می گویند :” یاحسین “...
محرم آمد!یادمان باشد :اول نماز حسین،بعد عزای حسیناول شعور حسینی،بعد شورحسینیمحرم و صفر زمان بالیدن استنه فقط نالیدنبساطش آموزه است نه موزه...
توو دل، غم مونده… یه ماتم مونده؛ یه چند شب دیگه، تا به محرم مونده…توو دل، غم مونده… یه ماتم مونده؛ یه چند شب دیگه، تا به محرم مونده…دلاروُ بی بی، به اینجا خونده؛ یه چند شب دیگه، تا به محرم مونده…رو دلها، داغ و غمی بنشونده؛ یه چند شب دیگه، تا به محرم مونده…توو راهِ درمونِ هر درمونده، یه چند شب دیگه، تا به محرم مونده…داره صدایِ مادری میاد… بی یار وُ حبیبه… بی یار وُ شکیبه… بی یار وُ حبیبه… آخ! حسین......
حسین من! محرم از راه می رسد، ماه محبت به تو، ماه دلدادگی به قافله ای که تو قافله سالار آنی، ماه محبت به مردان و زنان و کودکان این قافله. ماه میثاق و تجدید عهد با آنان که در این قافله اند و از انس به کمال لذت می برند و جز به بزرگی و هیبت و جلال خداوندی اندیشه ای ندارند.از دنیا و مال و منال آن رویگردان می شوند و هر آنچه را می بینند در پیش چشم آنان کوچک و ناچیز است و فقط به عظمت و جبروت خداوند در اندیشه اند.از هر آنچه مانع کمال بندگی و ت...
ماه محرّم آمد و گریان شدم حسینتا که هلال ماه عزایت حلول کرددل بیقرار و بی سرو سامان شدم حسیناین سفره های روضه پر از رزق و برکت استشکر خدا دو مرتبه مهمان شدم حسین...
با آب طلا نام حسین قاب کنیدبا نام حسین یادی از آب کنیدخواهید مه سربلند و جاوید شویدتا آخر عمر تکیه بر ارباب کنیدفرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد...
دیباچه ی عشق و عاشقی باز شوددلها همه آماده ی پرواز شودبا بوی محرم الحرام تو حسینایام عزا و غصه آغاز شود...
صدها نفر از رقص جنون جا ماندهسالار درین قافله تنها ماندهدلها شده پر درد مگر علت چیست؟چند روز دگر تا به محرم مانده...
محرم شد از غم نگاهم گرفت / به سوزانترین اشک، آهم گرفتشکست در گلو بغض سوزان من و / عطر حسین روح و جانم گرفت …السّلام علیک یا ابا عبد الله …...
محرم آمد و ماه عزا شدمه جانبازی خون خدا شدجوانمردان عالم را بگوییددوباره شور عاشورا به پا شد...
تمام شد شب عید و نوای غم آید ، که نم نمک غم عالم به روی هم آید ، صدای قافله ی عشق میرسد بر گوش ، که چند شب دگر آقا محرمت آید..!...
محرم آمد .. دلم مست و لبم مست و سرم مست ، بخون ای دل که صبرم رفته از دست ، بخون ای دل محرم اومد از راه ، بخون هاجر تو با عباس بی دست..!...
از داغ حسین اشک نم نم داریم ، در خانه سینه تا ابد غم داریم ، پیراهن و شال مشکی آماده کنید ، چند روز دگر تا به محرم داریم..!...
دوباره می رسد از ره، صدای پای محرمسلام ماه حسین جان و گریه های محرمچه نفس های شریفی که می شوند در این ماهشبیه کعبه سیه پوش ماجرای محرم...
محرم نزدیک است خدایاآرزوی کربلا در سینه داریمبه عشق کربلابر تربتش سر می گذاریمالسلام علیک یااباعبدالله الحسین...
اهل عالم، دارد از ره ماه ماتم می رسدهیئتی ها، یا علی؛ دارد محرّم می رسد...
سلام آقای من! من جزو آدم بدای روزگارمهمه ی عمرم جاده خاکی بوده و خطابدم ،بد اما...میخوام به عشق شما از اول محرم، از نو شروع کنم ارباب قبولم کن...
شال و لباس مشکی ما را بیاورید حیّ علیَ العزا که محرّم رسیده است...