شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
آنان که مخ است جای گچ در سرشاندارند هوای پدر و مادرشاناز دورهمی، امسال می پرهیزندتا که نشود یلدای آخرشان!...
🍁امسال حال پائیزمان خوب نیست!به جایِ برگ های زرد و نارنجی آدم های سرزمینم می ریزند. به جایِ بویِ نَم باران، بوی آتش راهِ طرقبه، بلال ذغالی و نوشیدن دوغ آبعلی، بوی اندوه و رنگ غم بوی الکل و راهروهای بیمارستان می آید. حال شهرم خوب نیست. شهری که روزی در آن مردمان اش بدون ترس ازکنار هم عبور می کردند. خاطرمان آسوده بود کنار هم جمع می شدیم و می خندیدیم و دست دَر دست هم قدم می زدیم. زادگاهِ من مشهد موطن امنیت و آرامی هاست. سراسر پُر بود از قصه های ت...
یلدا را حتی در سایه ی شوم کرونا با رعایت پروتکل های بهداشتی پاس خواهیم داشت تا حلاوت آن به تلخ کامی بدل نگردد یلدایتان مبارک...
به امید فرا رسیدن روزهای روشنو پشت سر گذاشتن روزهای سیاه و اندوهبار کرونایی یلدا را جشن خواهیم گرفت. هرچند ساده هر چند مختصر یلدا مبارک...
شِکل دست ها را مرور کنیم، نگرفتن ِ آن ها ما را خواهد کُشت.نبودِ روابط، نداشتنِ احساسات خط های عمیق تری بر جسمِ ما خواهد کشید.اشک نریختن ها بالای سَرِ کسانی که از دست دادیم، دلداری ندیدن ها و نکردن ها برای کسانی که یک نفرِشان رفت، برای همیشه...پدری، پسری، مادری، فرزندی، دوستی...هر که بود و حالا نیست.و همانقدر در خوشی هاآغوش نداشتن ها، در فاصله دو شانه قرار نگرفتن ها برای روزهای مبارکی که بود و گذشت، تولد ها ، پیروزی ها،بازگشت ها...هی...
آقاى پور حسینى عزیزم...همیشه درخشان و حرفه اى...جنتلمن و بى ادعا...به دلیل کرونا از دست ما رفت...چقدر خشمگینم از این روزها،از این بیمارى...چقدر خسته ام از این اوضاع...نگویید روزهاى خوب مى آید...آدم بدون بزرگترها و عزیزان و قهرمانها و فرهیختگانش روز خوش را میخواهد چه کار...؟این زندگى بى مزه و لعنتى فقط به درد تمام شدن میخورد...شمایانى که به هر نحوى به گسترش بیمارى دامن زدید و یا وظیفه تان را در قبالش درست انجام ندادید و یا تعلل کر...
رضا بابک :خیلی خیلی متأسفم که تمام دوستانم مثل برگ های درختان در فصل خزان می ریزند و از دست می روند. من و پرویز هم همکلاسی بودیم و هم دوست دیرینه.پرویز پورحسینی انسان شریف، با شخصیت و بازیگری با گذشته درخشان بود، تأکید کرد: اگر از من بپرسید نمونه و الگوی انسانیت و شرافت کیست پاسخم به شما این است؛ «پرویز پورحسینی». اگر بپرسید نمونه و الگوی بازیگری برایم کیست باز هم پاسخم این است؛ «پرویز پورحسینی». پرویز علاوه بر اینکه انسان شریفی بود، با...
کرونا معادلات ریاضی رو به هم زداگه جمع بشیم،کم میشیم...
آقاهه از سر کار به خانه آمد ، خودش را تمیز کرد و سر میز شام نشست. بعد از اولین لقمه به همسرش غر زد که غذات بی مزه است. همسرش بدون اینکه چیزی بگه، بلند شد ، با شماره تلفن مرکز پزشکی کرونا تماس گرفت و به آنها گفت که شوهرش دیگر حس چشایی ندارد. آنها هم آمبولانس فرستاند و مردک بیچاره را بردند و اکنون 14 روز در قرنطینه است ... این هشداری است برای همه مردانی که آشپزی همسرشان را بی مزه می دانند! این دوهفته که خونه هستید مثل بچه آدم هرچه ...
شوهرتان با خواهرتان رابطه داشته و به شما خیانت کرده؟ خب، حالا لااقل می دانید چقدر برای اطرافیانتان مهم هستید!کارتان را از دست داده اید؟ چه خوب! حالا فرصت دارید به کارهای مورد علاقه تان بپردازید!کرونا آمده؟ چه جالب! دست کم تعادل دنیا برقرار شده! ببین طبیعت چطور زده زیر آواز و پنگوئن ها آمده اند وسط شهر و همه چیز برگشته سرجای خودش!!قرنطینه شده اید؟ چه بهتر! از شر رفت و آمدها و مهمانی های خسته کننده و کلاس درس و مدرسه راحت شدید!ای بابا! درست...
آه چقدر کارهای خوب نیمه تمام دارمباید فکری به حال انار و هندوانهاین یلدا بی مهمان کرونایی بکنمو تندتر از درناهابا همین چرخ خیاطی مارشال قدیمی مادرمدامن آبی آسمان را زیکزاگ بدوزمو بخاطر گنجشکهایم فقطبه اتفاقات خوب فکر کنم...
امسال پاییزمان خوب نیست به جای برگ ها آدم ها می ریزند! حال شهرمان خوب نیست... خدایا خودت حال شهرمان را خوب کن...
کرونا که تمام شد، تا چند هفته و چند ماه، بیشتر از همیشه قدر زندگی را خواهیم دانست، کمتر بهانه خواهیم آورد و بیشتر لبخندخواهیم زد.کرونا که تمام شد، کافه ها و پیاده روها مملو از آدم های شادی خواهد شد که به جای ماسک، لبخند به لب دارند و به جای فاصله، از یکدیگر آرامش می گیرند.کرونا که تمام شد، کنار هم خواهیم نشست و باورمان نخواهدشد که چند ماه قبل چه روزگار غریبانه ای داشتیم، عکس های دوران قرنطینه و سختی را نگاه خواهیم کرد و به چهره های ماسک ز...
یا صاحب الزمان(عج)کرونا درد نباشد چو تو درمان داریمبه شفا یافتن از جانبت ایمان داریمشاعر: علیرضاسکاکی...
چند روزه تو نروژ استفاده از ماسک در اماکن عمومی تقریبا اجباری شده. از پشت ماسک قشنگ می تونی خنده، خوش اخلاقی، صبوری و حتی ادب آدما رو ببینی و می تونی اخم، ترشرویی، عصبانیت و بی ادبی آدمها رو ببینی .امروز با خودم فکر کردم تو خوشی ها همه خوب و عالی و مودبیم ولی تو گرفتاری ها و دشواری هاست که هر کسی خود واقعی اش رو نشون می ده. تو این هشت ماه گذشته که دنیا درگیر کورونا شده، چیزایی دیدم که تو این بیست و هفت سالی که خارج از ایران زندگی کردم، تجربه نکرد...
کرونا به من آموختهر چه قلک شکستم و سفر رفتم و پوشیدم و خوردم و گشتم گوارای وجودم بادکرونا به من آموخت هر مهمانی که به بهانه شب چله و چهارشنبه سوری و عید نوروز و تولد اعضای خانواده ام در خانه ام برگزار کردم نوش جان مهمان ها و خودم بادکرونا به من آموخت آنچه که در سلامتی و بی نیازی به دیگران بخشیدم حلالشان بادکرونا به من آموخت هر جایی را که بدون نگاه کردن به تقویم و ساعت در قهوه خانه های گم نام زندگی بدون دلهره از دست دادن زمان نوشیدم گوارای...
پیدا و پنهانمردی که جلوی تاکسی نشسته بود، گفت: «پشت گوشم زخم شده، ماسک بیچارمون کرد.» مرد قوی هیکلی که عقب تاکسی نشسته بود، گفت: «آقا این ماسک و پاسک همه اش الکیه، ما همسایه مون همیشه ماسک می زنه، تا حالا هم دو بار کرونا گرفته.» مردی که جلوی تاکسی نشسته بود، پرسید: «پس چرا خودتون ماسک زدید؟» مرد قوی هیکل گفت: «بیخودی. اشتباه. همه می زنن، ما هم می زنیم.» این را گفت و می خواست ماسکش را بردارد که گفتم: «ببخشید می شه خواهش کنم برندارید؟» مرد...
کاش یه کم بیشتر مراقب همدیگه باشیم..امروز داشتم به این جمله فکر می کردم. انقدر درگیر روزمرگی و ماراتن زندگی شدیم که اصلا مهم نیست برامون چه بلایی سر همدیگه میاریم..بچه که بودیم تو مدرسه بهمون یاد ندادن موقع خرید از بوفه ی مدرسه صف ببندیم و همه مون فقط به این فکر می کردیم که بریم و خوراکی بخریم حالا به قصد له شدن دوست و هم مدرسه ای مون، فقط به اون هدفه فکر می کردیم!.بزرگتر که شدیم برای پیشرفت مون از زندگی های بقیه بالا رفتیم و حتی اگه ...
دلم در بند آن چشمان و ابروست نشستن روبه روی تو چه نیکوست لبانم یخ زد از ترسِ کرونا !برایم بوسه ای بفرست ای دوست !...
پاییزمردی که جلوی تاکسی نشسته بود روزنامه می خواند. چند لحظه که گذشت انگار چیزی توجهش را جلب کرده باشد. با صدای بلند خواند که: «بازگشایی مدارس، شیوع پیک جدید بیماری، شیوع آنفلوآنزا و آغاز مراجعه بیماران سفررفته، پاییز را بحرانی می کند. فرمانده ستاد مدیریت مقابله با کرونا می گوید پایتخت در آستانه موج سوم کروناست. پاییز پرمخاطره در راه است.» راننده نگاهی به مرد و روزنامه ای که در دستش بود کرد و برای مرد جوانی که کنار خیابان ایستاده بود دست تکان م...
کرونا همه دنیا را درگیر کرده استاما من غرق در صدا و حرفهای توامبیخیال از هیاهوی مرگ و بیماریمن با تو زیبایی زندگی را میبینماخبار هشدار مرگ میدهد وفاصله چند متری را توصیه میکنداما من بدون فاصله از تو غرق در آرامشمدنیا با کرونا غرق شده اما من غرق زیبایی و آرامش چشمان توامهروقت ترس از کرونا به سراغم می آیدباز با حرفهای تو غرق در آرامشممن برای مرگ احتیاجی به کرونا ندارممن با نبود توست که میمیرماخبار دنیا را بیخیال من حال خوب و ب...
خدایا ما را به خوشی های معمولی زندگبمان برگردان آنقدر معمولی که فقط حال دلمان خوب شود مادر بزرگ با چارقد سپید و پیراهن گل گلی زیبایش بدون سمعک با آرامش خاطر سریال سالهای دور از خانه را نگاه کند مابینش برای اوشین دل بسوزاند و مادر شوهر بدجنس اوشین را سینه زنان از شب اول قبر بترساند و ما با لبخند به او بگوییم مادر جان این فقط فیلم است اینقدر حرص و غصه نخورخدایا ما را به شادی های کوچکمان برگردان به خانه کوچک قسطی مان که خوشی اش نقد بود ما را برگرد...
تو از کرونا نترس !تو، توی قلب من قرنطینه ای️️️...
چشم هایت را ببند...بگذار ذهنت پر بکشد و برود به روزهای شیرین باهم بودن، روز های دورهمی های گرم و صمیمی، روزهای خنده های از ته دل....بگذار در آسمان روزهای شیرین آنقدر پر بزند تا یادت برود این روزهای سخت و طاقت فرسا را....در لابلای خاطراتت شیرین ترینش را پیدا کن و محو تماشایش شو، گونه هایت اگر تر شدند به فال نیک بگیر، بعد از این روزها در دورهمی ها مهربانتر اطرافیانت را نگاه میکنی، دستان پدرت را بیشتر میبوسی و محکم تر مادرت را در آغوش میکشی......
حالمخراب تر ازخرابی سیلاخور استویران تر از بمجیگرم سوخته تر از پلاسکونفسم تنگ تر بیماران کرونایی.... حالم خراب استیجوری خراب استکه کسی مرا ببینیدمیبیند تا خر خره در گل و لای فرو رفته امچنگ میزد بر سینه امقلب پر خراشمجرات اشک ندارمجرات فریاد ندارمخود کرده را تدبیر نیست...
تو عروس کسی اگر بشویماسک را احتکار خواهم کرد کرونا،موج سومش ماندهکشورت را مزار خواهم کرد...
امروز، روز جهانی بشردوستیه؛ روزی که فارغ از هر رنگ، نژاد، طبقه اجتماعی یا کار و حرفه ای که انجام می دیم، متعلق به همه ما انسان هاست.امسال در شرایطی این روز رو بهتون تبریک می گیم که همه جهان در تهدید ابتلا به ویروس کروناست.اما همین بیماری، درس های خوبی هم بهمون داده و یکی از مهم ترین هاش اینه که سلامتی تک تک آدم ها مثل زنجیر به همدیگه متصله و همونطور که حافظ سروده: سلامت همه آفاق در سلامت توست...امسال در روز جهانی بشردوستی پیام محک اینه: ...
انقدر زدم به دست و بالَم الکُلانگشت نمانده روی دستم بِلکُل!فردا که بگیرم کرونا می فهممبی فایده بود و شده بودم اُسکُل...
در شهر کمین کرده خطر ،خانه بمانبا هم سوزانده خشک و تر ،خانه بمانوقتی همه در قبال هم مسئولیمهمت کن و این “سیزده به در “،خانه بمان...
«سعدی» که هوای باغ و بستان می کرد/ در روی زمین سفر فراوان می کردگر از «کرونا» شنیده بود اوصافی/ خود را به حصار خانه زندان می کرد!...
هشدار! به دوستان خود غم ندهی/ بیماری و درد، جای مرهم ندهیبی ماسک مرو ز خانه ات بیرون، تا/ ای جان! «کرونا» به خلق عالم ندهی...
در بهار شکوفه ها راگل گل برای روز مبادای خودمدر قلک انداختمقلک را در سوز سرد قلبمدر کرونا شکستمشکوفه ها یخ زدندای وای بر منروز مبادا همان دیروز بود...
آفتاب من ،نیم نگاهی از تو کافیستتا سر ، بلند کندآفتابگردانِ پژمردگی های من...!مینا آقازادهپ . ن ۱ : برای اینکه سالهای سال دور هم جمع بشیم و از کنار هم بودن ، لذت ببریم لازمه تا اطلاع ثانوی متفرّق بشیم و این دوره از تبعید رو تا حدودی انفرادی سر کنیم . سخته اما از اونجاییکه انسان موجود باهوشیه می تونه خودش و با هر شرایطی وفق بده و یه مدت رو ناگزیر با تنهایی و ماسک و الکل زندگی کنهپ . ن ۲ : هزینه های بستری و درمان کرونا بسیار بالاس...
نمیدانم چرا روز های پیش از کرونا را دیگر نمیتوانم به یاد بیاورم...
جالا دقیقا ساعت سه بامداد است نه خسته ام نه نا امید از سونامی های زیادی رد شده ام کرونا نمی تواند مرا بترساند یا اینکه اینهمه شوق زندگی را در من بکشد و نابود کند من می توانم .....من همیشه یک راه دوم در آستینم دارم ....چون من یک مادرمنهار فردا را درست می کنم مابینش شعرها و ترانه های مورد علاقه ام را گوش می کنم سری به دوستان مجازی در وبلاگ ... فیس بوک ... اینستاگرام ... و تلگرام می زنم ... دمشان گرم شعرهایم را کارت پستال درست کرده اند دوست قدیم...
کاش تا محرم کرونا تموم نشه،یبار با ماسک بریم قیمه بگیریم یبار بدون ماسک...
یه زمانی شونصدتا خشاب توی سینه ی آمیتا باچان خالی میشد و آخ نمی گفت ولی الان کرونا گرفته.دوستان ماسک بزنید که قضیه جدیه...
ساده ترین مانتویی که می شد به تن کردم و ساده ترین روسری را به سر، بدون انگشتر و گردنبد و گوشواره، بی زلم زینبو، این روزها به ساده ترین آدمی که می شد بدل شده ام و از این سادگی خوشحالم. با خودم فکر کردم حالا که کرونا هوار شده بر سرمان، بهترین وقت است برای حذف رسم های بیخود گذشته، جشن های عروسی آن چنانی و مراسم سوم و هفتم و چهلم این چنانی. قبول کنید این آخرها به آدم های بیخودی مبدل شده بودیم، من یکی که گیج می شدم، نمی دانستم این که آمده ام ختم است ...
لعنت لعنت لعنت به کرونا که عزیزان ما را بابی رحمی درو می کندرضا بهرام هنرمند محبوب ما به کرونا مبتلا شدرضا بهرام دوستداشتنیبرای سلامتی ات دعا می کنیمکه هرچه زودتر خوب بشوی دوباره روزهای خوب بیاید دوباره برای کنسرتت از یک ماه قبل بلیط رزرو کنیم برای روز کنسرتت ثانیه شماری بکنیم تو بخوانی و همه با هم با تو همخوانی کنیمبدرک که به حجاب و خنده های ما گیر بدهندبدرک چراغ لیزری و فیلمبرداری ممنوعدلمان برای شادی های کوچکمان تنگ شده استدل...
غم نسازیم!آموزش فرهنگ لزومن کارِ فرهنگی کردن نیست،نوشتن و خواندن و ساختن و غیره، گاهی زندگی در شرایط خاص و رعایتِ یک اصولِ مشخص نهایت ترویج فرهنگ است.همان اوایلی که خبرِ شیوع کرونا بیش از پیش شد و در ایران و تهران باقی شهرها هر روز آمارها افزایش پیدا میکرد، به این فکر می کردم که یک ویروس کوچک ِ نا اهل تمام شهر را به هم زده!اینبار نه کسی قدرت دستگیری دارد نه کُشتن، نه با خواهش می رود نه با زور! همه جای دنیا هم همین است! از شمال تا جنوب، شر...
کرونا به ما آموختکه اگه فاصله مون رو با آدم ها حفظ کنیمحالمون بهتر میشه...
رفتار ما نسبت به عواملی که ما رو میکشن در تمام جهان منحصر به فرده. توی زلزله میمیریم و بازم خونه های نا امن میسازیم و بیشتر میمیریم. توی تصادفات رانندگی میمیریم و بازم برای خرید همون ماشینای غیر استاندارد سر و دست میشکنیم که بیشتر بمیریم. کرونا میاد و میمیریم، بعدش حوصله مون سر میره و حس میکنیم مراعات کردن افت داره و کار ترسو هاست و بی خیال میشیم و بیشتر میمیریم... خلاصه که کلاً انگار به نظرمون زنده موندن سوسول بازیه و ایرانی شجاع و غیور اونیه که...
هر بار کرونا برای بردن من می آیدفریبش می دهمشکل یک ماهی قرمز به روئ آب می شومشکل آهوی افتاده در ته دره می شومشکل آن قناری بی جفت دق کرده می شومهر بار کرونا برای بردن من می آیدوقت کشی می کنمفقط به یک دلیلعزیزممن هنوز ترا دل سیر ندیده ام !...
کرونا شکاف فرهنگی عمیقی میان آدم ها ایجاد کرده، به طوری که بافرهنگ ترها در اقلیتی انگشت شمار و با فاصله از سایرین، ایستاده اند.عده ای آروغ مردم داری می زنند و بانیِ اجتماعات و دورهمی های بزرگ می شوند و مدعی اند هرچه بود، تمام شده و همه چیز به روال عادی اش برگشته و ماسک، چیز مضحکی ست، از عزیزان دور ماندن و رفت و آمد نکردن چیز مضحکی ست و استدلال علمی آوردن و رعایت فاصله ی فیزیکی، چیز مضحکی ست!حقیقت تلخ است اما؛مضحک، کسانی اند که نه علم و منط...
سال نو أمدو ما خانه گزیدیم چرا؟سال نو أمدو أجیل نخریدیم چرا؟سالها قبل سفر داخل و خارج بودیملیک امسال سفرکوچه وبازارندیدیم چرا؟سال موش است چه سالی بود اندر پیشمهمه باهم پی یک لانه موشیم چرا؟بگذرد سال ودگرسال ودگرسال دگرهمگی شاد و پی جشن و سروریم چرا؟چونکه با این همه سختی و مشقت ولیهمه باهم کرونا را بشکستیم چرا؟چونکه رعایت بنمودیم همه ی توصیه هاپس چرا شاد نباشیم مست نگردیم چرا؟فصل باریدن باران و همه خاطره هازنده اند درنظرم...
ولی انصافا این ماسک زدن بر اثرکرونا،چقد درک مارو از زیبایی افراد عوض کردمن تازه فهمیدم ناصر سبیل ،قصاب محله مون چه چشمای خمار و جذابی داره...
تا امروزصد و سه روز وُچند ساعتِ ستمگر استدارم زیرِ دندانِ این دیوارهاجویده می شوم،با این حالدر برابرِ تکرار و کسالتِ این روزهاتسلیم...غیرِ ممکن است!با امروزصد و سه روز وُچند ساعتِ ستمگر استصدایِ خُرد شدنِ استخوان های خود رااز درونِ همین دیوارها می شنوم،با این حالمن حالِ تو را خواهم گرفتویروسِ ولگردِ کوچه ها!برو...!حوصله ات را ندارم بلند شوم برومگوشی را بردارم بپرسمپیادهٔ این شبِ ناپیدا کیست.من تو را م...
تو ایران مرگ و میر کلا اتوماتیک شده بدون دخالت دست شده کرونا :میکشه سیل :غسل میده زلزله :دفن میکنه...
این ماسک هایی که الان برای کرونا می زنن رو ما از بچگی هر وقت می خواستیم بعد از بابامون بریم دست شویی می زدیم...
با توجه به اینکه کرونا حالاحالاها مهمون ماست، دیگه وقتشه که صنعت مد و فشن دست به کار بشه و انواع ماسک های پلنگی، اپل دار، دکولته، یقه اسکی، مجلسی، اسپورت، کمر کرستی، اسلیم فیت، مخمل کبریتی، گیپور، ساتن روزی و ست با لباس شب رو روانه ی بازار کنه....