زیبا متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن عاشقانه
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
اپلیکیشن
درباره
پشتیبانی
جستجو
×
متن
متن آهنگ
آوای باد صبا
دوباره واژه ها
بهانه گیر شدند بی تو
و سکوتی سنگین
مهمان خنده های شبانه ام
ای کاش می دانستی
گاهی چنان دلتنگت می شوم که
در حوالی کوچه ی غربت ها
رویای تو را می بافند
با چشمانی خیره به راه آمدنت
دستان لرزانم
-بادصبا...
متن شعر عاشقانه
ای کاش تو باشی و من و نم نم باران
با رقص نسیم سحری مست و غزلخوان
دلتنگ توام ناب ترین عطرِ گل یاس
با خنده ی خورشید بیا عطرِ بهاران
-بادصبا...
متن شعر
از سرمای نبودنت
می پیچند واژه ها
به قامتِ احساسم
و قلم به خود می لرزد
و چشمهای منتظرم
سر بر شانه های خیال
به خواب می روند
پشت پنجره ی دلتنگی
-بادصبا...
متن شعر کوتاه
در برکه چشمانت
نغمه عشق
به رقص می آورد
نگاهم را
-بادصبا...
متن شعر کوتاه عاشقانه
می گشاید
باغ عاشقانه هایم را
کلید خواستن ات
-بادصبا...
متن عاشقانه کوتاه
عصرها
بدجورخاطراتت
فوران می کند درونم
و من هربار
با قلبی عاشق تر از همیشه
می سرایمت
همچون پرنده ای
بر روی شاخه های عشق
و پُر می شود
وجودم از عطر دوست داشتنت
و احساس حضورت
به آتش می کشد
خرمن تنهایی ام را
-بادصبا...
متن شعر عاشقانه
به پرواز در می آید
با طلوعِ هر سپیده
نگاهم
در دشتِ پر گلِ پیراهنت
و چشمانت
همچون شرابِ کهنه ی شیراز
مرا
چنان به شور وا می دارد که
می رقصم
شانه به شانه ی خنده هایت
-بادصبا...
متن شعر عاشقانه
قیامت کرده ای در دل شبیه غنچه در بُستان
چو بلبل بی قرار تو ، تویی جان و تویی جانان
-بادصبا...
متن تک بیت
عصرانه کنار یار طنّاز ، عالی
با چای و غزل، نغمه ی دلباز ، عالی
در ساحل دریای محبت ز صفا
یارم که شود همدل و همراز ،عالی
-بادصبا...
متن شعر
امیدی در جهانم کو
نشان از بی نشانم کو
دلی عاشق، دلی شیدا
بگو جانا! به جانم کو
-بادصبا...
متن شعر
دلم
یک باغ می خواهد
پر از عطرِ گلِ یاس و گلِ نرگس
که در آن شادمان
از لابلای شاخه ی سبز درختان
بشنوم آواز مرغان بهاری را
دلم
همصحبتی با
موجِ ساحل را
سحرگاهان
به همراه نگاه مهربان و گرمِ خورشید فروزان
با تو می خواهد
و صبحی که
تو باشی و...
متن شعر عاشقانه
دستانت
می نوازد
موسیقی خواستن را
در سکوتی عاشقانه
-بادصبا...
متن بیو عاشقانه
گوشه های تنهایی را
پر می کنم
از آهنگ عشق
-بادصبا...
متن بیو تنهایی
اسیر چشم شهلای تو هستم
فدای قّد و بالای تو هستم
میان جمع دلداران عاشق
تویی مجنون و لیلای تو هستم
-بادصبا...
متن شعر
از شوق تو رقصان دل دیوانه کجایی
گل بوی و پری نازی و مستانه کجایی
از مستی چشمان تو ماهور پر از شور
ای ساقی و ای باده ی میخانه کجایی
-بادصبا...
متن شعر
ندارد این جهان دیگر تماشا
گرفته رنگ حسرت آرزوها
شب و روزم پر از آهنگ غم شد
ز یادت رفته ام افسوس و دردا
-بادصبا...
متن شعر
تو باشی و من و دریا و ساحل
نمِ بارانِ پاییزیِ خوشگل
دو فنجان چای داغ و شعر حافظ
دلم می خواهد اینک یارِ همدل...
متن شعر
به دل دارم غمت را ای نگارم
که هر شب بی تو چون ابر بهارم
نصیب لحظه هایم آه و حسرت
نباشی ای دل آرا ، بی قرارم
بادصبا...
متن شعر
امان از این شبِ تنهایی و غم
امان از لحظه های پر ز ماتم
دلم تنگ است کجایی؟ مهربانم
که پشت دلخوشی هایم شده خم
بادصبا...
متن شعر
با من تو بمان و تا ابد خندان باش
در ساحل عشق با دلم رقصان باش
خوشبختی ما رسیده اینک از راه
لبخند بزن به غم ، مرا جانان باش
-بادصبا...
متن شعر
آبی است تمام آسمانم با تو
زیبایی و شادی جهانم با تو
چون بلبل سرمستم و بر شاخه ی گل
هر صبح سحر ترانه خوانم با تو
-بادصبا...
متن شعر
عشق مرا دید و شدم یار او
ساقی جان و همه دلدار او
دیده به هر سو کنم او حاضر و
دل طلبد چهره ی مَه وار او
فارغم از عقل و خرد ای عزیز
جام شراب است همه گفتار او
واله و شیدای رهش گشته ام
او من و من محرم اسرارِ او
نیست مرا حاجت غیری جز ا...
متن شعر
بفرست برایم غزل و عطر گلاب
هر صبح که سرمست کند ؛ همچو شراب
تا چرخ زنم شاد ، به همراه نسیم
ای دوست به نغمه ی چَنگ و رَباب
-بادصبا...
متن شعر
شبم تاریک و مهتابم تو هستی
عزیزم دلبر نابم تو هستی
به دین عاشقانم ای مسلمان!
نمازم عشق و محرابم تو هستی
-بادصبا...
متن شعر
دلی دارم نگارا همچو مجنون
ز هجران و ز غمها گشته پرخون
به چشم عاقلان دیوانه ام من
چو ساقی راهی میخانه ام من
چو شیرین و چو لیلی و چو عذرا
شدم سرمست آن صهبای مینا
دو چشمم پر زغم چون پیرکنعان
ز فرقت بی قرارِ یوسفِ جان
غزلگوی و غزلخوانم ،...
متن شعر
چشمانم
با طلوع نگاهت
می گشاید
پنجره ی عشق را
-بادصبا...
متن عاشقانه کوتاه
نگاهت
طلوع می کند
و من
هر صبح
چون پرنده ای بی قرار
در میان دستانِ نسیم
بر بالای بلندترین شاخه ی عشق
آوازِ دوستت دارم را می خوانم
-بادصبا...
متن عاشقانه
نیست در من رمقی
برو ای بادصبا
و دگر هیچ، نیاور خبری از یارم
خسته ام
بی جانم
غم شده
یار مرا در شب تار
و نخوان
صبح سپیده از عشق
و نگو
یار مرا داده پیام
تو ببین
آتش بی مهری او
همه ی جان و تنم را سوزاند
و شدم خاکستر
از جفای یاری
که ز...
متن عاشقانه غمگین
دلم
آفتاب تموز است
سوزنده و داغ
که به آتش کشیده
عشقت
خرمنِ وجودم را
و اشک
مدام مرا
به خود می خواند
افسوس
نیستی که ببینی
چشمانِ همیشه منتظرم
چون کهنه زخمی
سَر باز کرده
از این همه غم و اندوه
دلم
پریشان است
پریشان تر از گیسوانِ باد
...
متن غمگین
خاطرات کودکی ام را
پهن می کنم
در ایوان تنهایی
-بادصبا...
متن شعر کوتاه
ادامه