زیبا متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن عاشقانه
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
اپلیکیشن
درباره
پشتیبانی
جستجو
×
متن
متن آهنگ
مهدی قربانی زیناب
دلنوشته های مهدی قربانی زیناب
هیچگاه دستانت را از من نگیر ...
اگر خواهی خیالت را بر من حرام کن
مرهم ات را از زخم هایم بردار
چشم هایم را ببند
و در ظلمات شب تنها رهایم کن
اما دستانت را از من نگیر ...
دستانت روشنیِ دیده گانم است
دستانت امتداد باور های راستین انبیاءست...
متن مهدی قربانی زیناب
کاش ادما حق اینو داشتن که خودشون انتخاب کنن
که چطوری بمیرن
اون موقع من انتخاب میکردم که توی یه صبح سرد زمستونی هنگام
برگشتن از نونوایی پام لیز بخوره و بخورم زمین
چندیدن بار تلاش کنم تا از روی زمین بلند بشم ولی هر بار نتونم روی
پاهام وایسم ...
متن مهدی قربانی زیناب
تورا وطن میپنداشتم
حال که از پیش تو میروم
گویی که ترک وطن کرده ام
گویی کودکی طرد شده از آغوش مادرم
دیگر هرکجا که سُکنا گزینم
غریب از وطنم
به راستی که ادمی میتواند وطن باشد برای دیگری
مرا به خودت بازگردان...
متن مهدی قربانی زیناب
و هیچ از تو دور نیست
که جهانی را عاشق کنی
ای که ...
صدایت
شیرین بسان گندم در دستان ادم
و
تلخ چون بغض هزار ساله بشر
دستانت
تکثیرگاه پروانه های سرگردان ,سرزمین شمع های نیمه جان
و زیبا
چون رقص کولیان به دور اتش
رویش پیچک ها به لا...
متن مهدی قربانی زیناب
چشماش عین یه سحابی بود همون قدر زیبا و همون قدر شگفت انگیز
ادم دوست داشت ساعت ها غرق نگاهش بشه تا بلکه از این شگفتی یه چیزی سر دربیاره
تاحالا یه سحابی رو از نزدیک دیدید؟
مطمعنم نه
ولی من دیدم از فاصله چند سانتی بهش خیره شدم و غرق شدم
...
متن مهدی قربانی زیناب
بگذار حرف بزنم از ان شب
از ان ظلمتی که در ان غرق بودم
از ان تاریکی وهم که بدان مبتلا بودم
از روزهایی که بی هیچ نوری بی هیچ شوقی یکی پس از یکی میگذشت
از منی که در دنیای سیاه سفید خود , خود را به بند کشیده بودم
بگذار بگویم که چه شد
ان ...
متن مهدی قربانی زیناب
بچه بودم از کجا میدونستم ؟!!!
تازه 18سالم بود به قول تُرکا گورممیش بودم
مامان رفتنی میگفت ها بچه میری شهر هزار جور دختر رنگ و به رنگ
میبینی نکنه عااااشق بشی هاااا!!! به اون دل لامصبت قفل زنجیر بزن
اصلا دختر دیدی سرتو بنداز زمین
استه برو استه...
متن مهدی قربانی زیناب
اگر زبان از تکلم باز می ایستاد و دست هایم .چشم هایم . پاهایم .به حرف می امدن انگاه تو می دیدی که من به زبان دوستت دارم نمیگویم بلکه تمام اعضا و جوارح ام دوستت دارم را فریاد میزنن...
متن مهدی قربانی زیناب
و تو سبز ماشی من ❤️
از ماهی که در اسمان می درخشد
از ستارگانی که چون مروارید در سیاهی شب جلوه میکنن
از جیرجیرکی که در سکوت شب اواز سر میدهد
از یاقوت زیبایی که در دل اعماق زمین پنهان است
از شکوفه های اغازین بهار تا اخرین دانه های برف زمستان ...
متن مهدی قربانی زیناب