زیبا متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن عاشقانه
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
اپلیکیشن
درباره
پشتیبانی
جستجو
×
متن
متن آهنگ
Ahmad Zivari
فیلسوف خاکستری.
روزی که مرگ تسکین دهَد درد دلم را،
در پی دوست جوید یار بیگانگان را،
همی چون زِ مرگم بُگذشت روزگار،
بر جایگه عشق گمارد دیو نهادان را.
احمد زیوری...
متن احمد زیوری
چگونه میرسد آن به خدا ای،
او که زِ خویش تن ندارد اطلاعی،
چطور نوشیدن تواند جام رستگاری،
به راستی آن که ندارد زِ جهان اَش آگاهی.
احمد زیوری...
متن احمد زیوری
تا قلم بر کاغذی رانده مَشد،
جوهر اَش جمله ی خاننده مَشد،
چو نِی به تلاشی زِ جان درگیر شود،
جمله اَش نور جهان گیر شود.
احمد زیوری...
متن احمد زیوری
خاموش باش، چو تاریکی شب، که جهانی در عمق آن خواهی یافت، نه به روشنایی صبح گاهی، که زِ دایره گیتی نباشد آگاه.
احمد زیوری...
متن احمد زیوری
زندگی چو جوی آبی است، که زِ آن می گذری، یا به او می لایی، یا زِ او سر آری، چو به او دل بستی، پس به گِل بنشستی، ورنه گر بگذشتی، به دریا سر آری.
احمد زیوری...
متن احمد زیوری
زندگی چو جوی آبی است، که زِ آن می گذری، یا به او می لایی، یا زِ او سر آری، چو به او دل بستی، پس به گِل بنشستی، ورنه گر بگذشتی، به دریا سر آری.
• احمد زیوری •...
متن احمد زیوری
خاموش باش، چو تاریکی شب، که جهانی در عمق آن خواهی یافت، نه به روشنایی صبح گاهی، که زِ دایره گیتی نباشد آگاه.
• احمد زیوری •...
متن احمد زیوری