من شرط بستم سر اینکه اصلا سر حرفت نمی مونی هر بار خواستی بگذری از من میگفتم این همش یه بازی بود
من فکر میکردم همه کارات فقط یه جوری صحنه سازی بود هر بار خواستی رد بشی از من هر بار یه چیز تازه فهمیدم
من مطمئنم دیگه بازی نیست من مطمئنم اینو قول میدم تمومه این کارات تمومه رفتارات یعنی من مطمئنم که منم یه جور چوب سادگیمو خوردم تمومه این کارات تمومه رفتارات یعنی من مطمئنم که منم یه جور چوب سادگیمو خوردم
این بار دیگه اتفاقی نیست اینقدر دور بودی که عادت شد
خیلی برام قصه غم انگیزه اما خیاله تو که راحت شد نمیدونم چی شد که اینجوری ما دو تا از چشم هم افتادیم
کاشکی هیچ وقت اون روز پاییزی دست خداحافظی نمیدادیم تمومه این کارات تمومه رفتارات یعنی من مطمئنم که منم یه جور چوب سادگیمو خوردم تمومه این کارات تمومه رفتارات یعنی من مطمئنم که منم یه جور چوب سادگیمو خوردم تمومه این کارات تمومه رفتارات یعنی من مطمئنم که منم یه جور چوب سادگیمو خوردم تمومه این کارات تمومه رفتارات یعنی من مطمئنم که منم یه جور چوب سادگیمو خوردم