جمعه , ۹ آذر ۱۴۰۳
در عالم دو چیز از همه زیباتر است:آسمانی پرستارهو وجدانی آسوده ....
نظر از تو برنگیرمهمه عمر تا بمیرم...
تو بگو طلاستوقتی از چشم اسفندی افتادقاطی آشغالاست.......
انتخاب من فقط تویی عشق جانم...
تو همه جونمیجونم فدات...
دم نوش قوریشکوفه های آلوچهگنجشکی پر نمیزد...
دریا نرفتهساز چشمانمبه جزر و مد مشغولند...
انار سرخ دلمبه پیشوازِ نگاهت ترک برداشتدانه دانه هزاران شد...
صبح که می شودتو چکیده می شویاز سر انگشتان احساسم...
همزادِ تاریکی پشتِ گل احساسمصدای پای شب می آید...
عطرِ تو در خیابانِباران زدهِ پخش شدهوتو نیستی...
بوسهِ بوسهِ تو را خواهم نوشت بر دفتر دی.......
تو خودت هم نمی دانییلدا باشد و نباشدمن یک دنیا منتظرت می مانم...
کافیست تو باشیمن می شوم برفمی شوم باران کنارت می مانم...
دلم بارشِ احساسِ استبر گلویِ درد...
غزل غزل شعر ستنگاهت ردیف کنقافیه چشمانت را بر وزن دوست داشتنم...
من آرام آراملبخند می زنمتو بلند بلندعاشقم می شوی...
رنگین کمانِمهرتوستدانهِ دانهِ اشعارممریم گمار...
رگبارِعشق بودعمقِ نگاهت...
عاجرم از گفتن حرفهای چشم هایتهمین قدر بگویم که دوستم داری...
خاطرات آتشینت راکجای دلم بگذارم که نسوزد...
نام تو همان است که وقتی می آید دست و دلم را می لرزاند...
کمتر بخند جانمخنده ات دلِ سنگ را عاشق میکند...
صورت ماهتبه آسمان سیاه افکارم نور می پاشدمثل ماه...
صید دریای خیالخوشبختیهفت رنگآسمان....
خاطرات خاک خوردهدردهای نهانشعرهای بی مخاطبسوغات جمعهها....
گلزار نگاهتبر سرابِ بیابانهای سوزانِ دلسایه افکندهست...
شرارههای اهریمنی نگاهتبه آتش کشیدجانم را...
نمکگیر دستانتآغوش زمینیَم...
بهشتمتٲویل می شوددر چشمهایت...
با تو کامل میشودتمام نیمه های من...️️️...
مرا ببر آنجا که تا ابد باشی که من بدون تو ناتمام می مانم ️️️...
در مجلس ما عطر میامیز که ما راهر لحظه ز گیسوی تو خوش بوی مشام است...
سلاحَش خنده ستاو میخندد و من میمیرم براش ️️️️...
سردیه هوارو ترجیح میدم به گرمیِ دستای کثیف......
آرزوی منیای کاش به گورت نبرم...
لبخندت ...زندگی من است ،زندگی کن برای من جانم...
مثل داروهای کم پیدا نبودت فاجعه ستمن پر از درد توام بیمار میدانی که چیست...
تویی که دفع شود صد بلا در آغوشتبیا که گریه کنم بیصدا در آغوشت......
عشق جانتولدت مبارک ای عشق سرت سبز و دمت گرم و دلت خوش...
تو امروز من و تمام فرداهای منی...
به عشق تو زنده ام️️️️...
بُردی دلُ در ڪمینِ جانی️️️...
وقتی که یادم میاد واسه رسیدن بهت چه کارایی کردم و ندیدی حالم از خودم بهم میخوره...
درداتو دورت نچین که دیوار بشن، زیر پات بچین تا پله بشن!...
به حد دریا که عمیق است وخروشان ..عشقت در من در جریان است ......
چشم هایت عجیب اندبه من که میرسند پراز زندگی میشوند..........
دل غارت شد به تماشای نگاهت...
امتداد نگاه مان بهم رسید.. اما انقدر سرد بود؛ که منجمد شد...
حلول ماهدر سیاهِ مستِ نگاهت......