شنبه , ۱۰ آذر ۱۴۰۳
لبان توهمان شکوفه انار استکه در قلبم رویده...
شعرهایم تا آسمانبرایت قد می کشندباید روح بزرگی داشته باشی...
به یمنِحضورشزمستان مبهاران ست اِسفند...
باران که شدی مپرس این خانه کیستسقف حرم و مسجد و می خانه یکیست...
عشق تعریف های مختلفی دارهاما برای من فقط تویی......
میخواستم تو دلت برج بسازمدیدم شهرداری اومده میگه اینجا مکان عمومیه!...
بی رحم ترین حالتِیک شهر همین استباران و خیابان و من و جای تو خالی ......
تبر کشیدی و آخر به جانم افتادیتویی که آمده بودی بهار من بشوی...
کدام وعده سبب شد به من رکب بزنی؟رفیق دشمن بی اعتبار من بشوی...
بهترین ملودی دنیاس،صدای نفسات تو بغلم......
دیوونهمن دیگه گوشم از حرفات پرهما دنیامون به هم نمیخورهدلم پره......
به سودای تو مشغولمز غوغای جهان فارغ...
شبیه بارانمهرروزی که نباشی می بارم...
مرا بوسیدی من شعر شدم .. تو شکوفه.....
گیسوان خورشیدیتتاب دهی...بهار میشود...
گونهِ اش؛ گل انداخته بوددرست؛ مثل: دامن گل گلیِ اش!زیبا بود.......
هرصبح سرریز میشودشعرهای سپیدم بر دفتر سیاهِ چشمانت...
حوالی من،جز قهوه چشم هایت،رنگی نیست...
حوالی چشمانتفصل گلریزان استنوید تمام شکوفه های بهار...
نام دیگرم،گل مریم،تو،مرا عشق بخوان...
مواظب حرفامون باشیمبعضی حرفا به عادما حسّ سقوط از ارتفاع رو میدن!...
تو همان هیچیکه هر بار از من پرسیدندبه چی فکر میکنیگفتم هیچی......
من بیماریِ جدیدی گرفتهامچیزی شبیهِ دلتنگیِ دائم.......
تولدت مبارک زیبایِ دلربایِ من...
غمگینم چونان پیرزنی کهآخرین سربازی که از جنگ برمی گردد ، پسرش نیست...
قدر تمام عمر بشر دوست دارمت...
مثل نفس هایم دوستت دارمهمانقدر بی اختیارهمانقدر تا پای جان .....
هرچه غم، ذهنِ مرا خسته و مغشوش کندیک نفر هست به درد دل من گوش کند......
من مهندس گشتهام راه دلت پیدا کنمورنه با یک شغل ساده میشود خورد و نمُرد...
شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودتکسی که سهم تو باشد به دیگران برسد؟...
چقدر جایِ تواینجاکنارِ من تویِ نگاهِ منخالیست... ....
دیگ حتی یکی هم نداریم دردامون رو بهش بگیم...
جای بعضی حرفا میمونه رو دل آدم ......
تو که کنارم باشی هوا رو هم نمیخواهم وجودت رو نفس میکشم ️️️...
سیر نمیشوم ز تو،نیست جز این گناهِ من......
اینکه در سینه ی من هستتو هستی دل نیست ......
منم آن مست و پریشان نگاهتکه دلم تو و احساسِ تو را میخواهد...️...
اگر تو به یاد من باشی عین خیالم نیست که همه فراموشم کنند!!!…...
دلتنگ آغوشت هستم ...زود بیا...
ای آرام بخش لحظه های بی قراری ام!.....کاش می دانستی چقدر بی تاب توام......
برای پریدن لازم نیست پرنده باشمهمین که بدانم میخندیبال در میاورم......
تو فرق داری با همه ی دنیا من عاشق همین خاص بودنتم...
پدر باشهبی پول باشهبد اخلاق باشهغرغرو باشهولی فقط باشه...
عجب تلخ بودشیرینی دروغ عاشق بودنش…...
تو که هستیهمه چی یه جور خاص قشنگه...
خرابم می کند با اخم و با لبخند می سازددلم را برده معماری که فکرش را نمی کردم...
دل راسرِ شوقی اگرم هست تُو آنی...️️️...
برف آشفته/ میبارد درونمپشت ِپنجره/ یخ میزند/تنهایی...
درد داردمرور خاطراتِ از دست رفتہ گان……...
اگه با گذشت کردن... کسی کوچیک می شد... خدا اینقدر بزرگ نبود.....