جمعه , ۹ آذر ۱۴۰۳
غمت نباشه ؛ من عاشقتم . .♡...
وقتی میخنده،احساس میکنم خدا قلبمو نوازش میکنه!...
ببین و بگذر و خاطر به هیچ کس مسپار...
آشناها از همه غریبه ترن :)...
تو دیدی زندگی کردنِ یوسف پایِ زاویرا لذا زاری نکن از تلخِ کامی ناامید اینجا (مهدی فصیحی رامندی)...
از هزاران دل یکی را باشد استعداد عشق...
نور نبود هر درونی را که در وی مهر نیست...
چو دل در دیگری بستی نگاهش دار، من رفتم...
تو رو دارم...انگار دنیا مال منه......
ز جهان کناره کردم که تو در کنارم آیی...
مضطرب حال مگردانمنِ سرگردان را... حافظ...
گر چه وصالش نه به کوشش دهند،هر قدر ای دل که توانی بکوش(حافظ)...
باید ماند و به تو ثابت کرد با موی سپید هم زیبایی...
آسوده بخواهی به تو رب کار دهد /تکریم دهد آدم و عالم به ابد /بر خلق نزن پیله و نقصان و گنه /در قلب نکن کینه و دشنام و حسد /👤مهدی فصیحی رامندی...
اگر نفهمیدنت حرفتو عوض نکن جاتو عوض کن...!...
از رفاه فقط ی فروشگاه مونده......
دل شکستن هنر لاشیاس!!...
یادمان باشد، سلام مان بوی نیاز ندهد!...
هر که بی هنر افتد نظر به عیب کند...(حافظ)...
سالی ست، سروِ سبزِ سوزنیِ سربلند را تاک ها، پوشاندند و خم کردند رنگ ها می بینند علف ها انتظار می کشند باد ها هو می کشند حمیم، مستانه در کنجِ میخانه می خواند شاخه نباتش را/ مهدی فصیحی رامندی...
کاش همون طوری بودید که براتون بودیم...
تا دلی آتش نگیرد ، حرف جانسوزی نگوید حال ما خواهی اگر ، در گفته ما جستجو کن...
سرنوشتم هر چه باشد به آن می خندم...
منم آن عاشق عشقت که جز این کار ندارم...
شکست مثل چاشنی میمونه،باعث میشه موفقیت مزه بده......
خودنمایی نکند هر که کمالی دارد...
سلام،! خوب فکر میکنم خیلی وقته چیزی ننوشتم... زندگی میگذرد و درد و غصه و غم و شادی و.... تمام اینها هم میگذرد و فقط تو میمانی و بس... آنقدر خسته ایم که حوصله ی شرح دادنش نیست:)حوصله ی شرح دادنِ تمامِ اتفاقات ناگوار و دردناک. حوصله اش نیست....
جای گله نیست چون تو هستی همه هست...
اونی که سنگ دل تره برندس!...
گر هست جانی در تنم بهر تو می دارم نگه...
درد اونجاست که خوابت از زندگیت قشنگتره...
آنجا که عشق خیمه زَنَد، جایِ عقل نیست!...
تو عمر من و وصلت آسایش عمر من...
راحت جانم توئی ای جان و ای جانان من...
من و یک لحظه جدایی ز تو، آن گاه حیات؟...
تعمیرکار باشتعویضو که همه بلدن:)...
به لب آمده ست جانم، تو بیا که زنده مانم...
برای تبهکاران ، تاریکی طلائه...
ز معشوقان نگه کاری تر از حرف دلاویز است...
هیچوقت جزء متعلقات یکی نباش...
کجاییکه جز تو ، پناهی ندارم...
قدرشو ندونی قدرشو هستن بدونن!گرفتی چی میگم؟...
حرف ندارم که میخوان حرف درارن...
پیچش ِ زلف ِ تو اینگونه مرا رسوا کرد دل ِ رنجور ِ مرا خسته از این دنیا کردای تو که آمدنت همچو عسل شیرین استچشم بر هم زدمو یار مرا تنها کردسیده فاطمه حسینی...
آرامش است؛عاقبت اضطراب ها...
آنکه خود را نفسی شاد ندیدست ، منم...
یک دانه سیگار دارم و هزار معمای لاینحل......
این دیوونه دیوونته دیوونه:)!...
بسیار سخن بود، نگفتیم و گذشتیم......
هر که را نیست ادب، لایق صحبت نبود!...