پنجشنبه , ۲۲ آذر ۱۴۰۳
آن شبکرانهٔ کف آلود دریا گرمابه ای عافیت زا بود و ماسه های نمور، رختِ خوابی نرمکومه های کهنسال در آرزوی ستونی ستبر بودند و سقفی سترگنسیمِ نازک جامه ماسه های ساحل را به حریرِ دامن، نرم، نوازش می کردماه در تماشای انعکاسِ مواج رخش غرقه بوداما هنگامی که خورشید مشکین چادرِ پولک دوزش را برکشیددامن کبود دریا را حجاب کرد و رخ پنهان داشتصیادان به ساحل درآمدندبا قایق های کاغذین و نفس های واپسینو آنچه به تور اندر یافته بودندتنها آب بود و...
جهان ز چشم من ای دوست آن زمان افتادکه ماه ! ماه بلندم...از آسمان افتاد.به دشمنان قسم خورده ام قسم که دلماگر شکست ز دستان دوستان افتاد.چه بود حکمت این چرخ واژگون که درستهر آنچه خواسته بودم به غیر آن افتاد.هم از نخست ترازوی عدل میزان بودکه ابروان تو و پشت من کمان افتاد؟.تو دل به قیمت ارزان فروختی امابرای ما دل ناچیز هم گران افتاد.برای حفظ غرورم کنار تو، با اشکبه التماس بگفتم بمان بمان ، افتاد.بگیر دست مرا و بلند ...
شب را تصور کنبی ماهچقدر بی روح است ؟مانند دل من بی تو...
تو ماه باش بر چشمانم بتاب من شب می شوم ، تو را در آغوش می کشم ...️️️...
به سربلندی هیچ سربازی فکر نمی کنموقتی که سرزمین مادری ام در چشم های تو جا ماندهدر چشم های توکه تکلیف هر دیوانه ای رابا ماه روشن می کند...
شاید ملاقات بعدی مان روی ماه باشدهمینقدر غیر ممکن !...
زمین هم با اینکه میدونه یه ماه واسه خودش داره باز دور خورشید می چرخه آدما هم همینن...
ماه پشت پرده های ابر می گریدآه چه تنهاست ماه...
همه ما می درخشیم، مثل ماه، مثل ستارگان، و مثل خورشید....
وا نکن پیراهنت را ماه می افتد زمین! خَم نشو از گردنت الله می افتد زمین !باز و بسته می شود پلکت و یا خیام مستگاه بر می خیزد و آنگاه می افتد زمین!؟تا تو غمگین می شوی یک آن جهان می ماندوبا صدای خنده هایت راه می افتد زمینبرگ ریزان می کنی همزاد پاییزی مگر ؟؟برگِ سرو از دیدنت چون کاه می افتد زمین !مِه تمام کوچه های شهر را خواهد گرفت بسکه از عمق وجودم آه می افتد زمین!خواستم در بازی شطرنج دل کیش ات کنم صفحه می ریزد به هم...
بوی ماه میدهی در آسمان من بمان...
ماهو که داشته باشیدیگه دنبال ستاره ها نیستی...
دلم برای آن دو نفر تنگ شده...مدتهاست که صدای خندیدنشان به گوشم نمی رسد...نکند گم شده باشند در جایی که نه از آسمان خبری هست ،نه از ماه ..!درست یادم نیست،آخرین بار چندشنب ه بود...!آخرین تصویر در ذهنم شبیه به عکسهای سیاه سفیدِ قدیمی ست، "دختری خوشبخت که دستش را ب ه دستِ مردی گره زده و می خندد"با نگاهی خیره و آنچنان عمیق که انگار قحطی آدم آمده است.!!کسی چه میداند ،شاید "عشق" آدمها را زیباتر می کند،شاید...چقدر دلم...
توبرام تکیهمونجوری که آسمونیدونه ماه داره️️️...
در من شبی ستکه هیچ ماهى جز توآن را روشن نمیکند.!️ ️️️...
اعتراف میکنم دوست دارمتیک جور خاص کمی عاشق تر از حوا کمی مجنون تر از لیلی کمی شیرین تر از فرهاد وابسته ات شدم ! آنچنان که ماه به آسمان ماهی به دریا و آدمی به نفس وابستگی دارد جانانه بگویمت ؛ عشق جان من “ می خواهمت ” و این خودش در عصر ما آغاز داستانی عاشقانه است...
اگر خورشید، ماه و ستارگان در تیررس دستان طعمه گر انسان بودند، مدتها قبل نابود شده بودند....
رد تبسم تو️ در آسمان پیداستشب ماه می شوی!️️️...
سه چیز است که برای مدت طولانی پنهان نخواهد ماند: خورشید، ماه، و حقیقت....
خود ماه انقد ماه نیست ، که تو انقد ماهی...
تُمٰاه را دوستْ دٰاریو مَن مٰاه هاست تُ را… … ....
من دورَت نمیزنم دورَت میگردم مثل پروانه دورِ شمع مثل زمین دورِ خورشیدمثل من دور ماه دورِ دنیا دور تو️...
خورشید از حضور تو الگو گرفت و بعد،زیباتر از همیشه ی خود -مثل ماه- شد....
جهان که فاصله ای نیست !تا ماه پیاده میروم اگر آنجا خانه ات باشد …️️️...
هر چه ماه است...فدای رخِ مهتابی تو ️️️...
جات توی قلب منه...تو ماه و ستاره ی من نیستیتو تمام کهکشان منی......
شب!!ماه و ستارهها؛دست در دست هم؛از جانب چشمانتبا نسیم همره میشوند وبا عطرِ لبانت یواشکی بوسهایبر پیشانیممینشانند......
شب ها نور ماهدر چشم تو می درخشدشب بخیر هایتماه آسمان را برای منروی زمین می آورد ️️️...
صورت ماهتبه آسمان سیاه افکارم نور می پاشدمثل ماه...
دل هوای روی ماه یار دارد جمعههادل هوای دیدن دلدار دارد جمعهها...
شب به عشق ِماه ماه به عشق ِ ستاره و من به عشق ِ تو زیر نور ماه بیداریم چه چرخه ی عاشقانه ای ️️️...
ماه، شایدفرزند نداشته ماستزیباییاش به تو رفته وتنهاییاش به من......
ماه نمایان/کاش نخواند امشب ستاره/برف برهنه...
هنوز فکر میکنمماه یک زن استدیشب ماه شده بودی!...
بهمن خاص بودبعد ماه شدهمونی که با همه فرق داره...
مقیم کوی تو تشویش صبح و شام نداردکه در بهشت نه سالی معین است و نه ماهی...
او شاخه گلی لای کتاب، اما من؟از ماه پلی به آفتاب اما من؟او سیر تکامل قشنگی دارداینگونه:نقابقابآب..اما من؟...
هرکسی در آسمان با یک ستاره دلخوش است !عیب من؛این بود شاید...ماه را میخواستم!...
ما آدماهمیشه دلتنگ اونی هستیم که نیست!حوصله کسی رو نداریم که هست!واسه همینه اصن خوشحال نیستیم.هیچوقت کسی رو پس نزن که دوستت داره مراقبته نگرانته!چوون یه روز بیدار میشی میبینیماه رو از دست دادی!وقتی که داشتی ستاره ها رو میشمردی...
ای فدای صورتماهت که رویت کردنش ...عید فطر مردماست و عید قربان من است ......
کاشجای ماه بودمانگشت نمای شب تو...
در کنج چشمانم چقدر ماه دیدنی ست...
بیا تا خانهمان را روشن کنیم. تو خورشید باش تا من ماه شوم. تو به من بتاب و من تا ابد دورت میگردم....
ماهم تویی محبوب دلخواهم تویی از بین آدمها فقط او را که میخواهم تویی ️️️...
دوستت دارم ...و این تنها کاریست که شنبه و جمعه ،هفته و ماه و سال نمىشناسد ......
ماه را ببینکه بوسه ی خدا را می ماندبر پیشانی بلند آسمان!و ببین شعرم راکه قد می کشدتا بوسه ای گذاردبر گونه ی تو!...
مثل شب های دگر باز به هم خیره شدندبرکه و ماه ، ولی از سر بی حوصلگی...
مات و مبهوت توام ماه تماشایی من️️️️...
بیا و با تابش ماه نگاهتشب هایم را از تاریکیرها کن و جانم را... به نور نگاهت پیوند بزن....
یلدا را با یکی مثل تو می خواهم وگرنه بلندی و کوتاهی شب هایش بیخ ریش ماه های دیگر ...!....