شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
دلم می خواد که رزمم را کنی تماشاتماشایی میشه رزمم شبیه بابامی خوام تو کربلا هم ببینی تو حسن روزره حتی نمی خوام که پوشیدم کفن رونخواه پیش پدر بشم شرمنده منکه بعد اکبرت بمونم زنده منحسین جانم حسین...
دل بی تاب اومده چشم پر از آب اومدهاومده ماه عزا لشکر ارباب اومدهلشکر مشکی پوشان سینه زنان اربابشب همه شب می خونم نوحه برای اربابجان آقا سن قربان آقا...
دیوونه منمعاشقی که دلخون منمآقا تویی و اون که پریشون منممجنونم و اون که پای تو می مونه منم...
هوای غمت شور بپا کرد، دلم یادی از لاله ها کرد - شبهای محرم منو راهی کربلا کرد...
هجوم نیزه ها رو دیدمصدای نالتو شنیدمبا بال بسته پر کشیدمبه طرف قتلگاه دویدمدوان دوان میامنفس زنان میاممیرم عقب ولی تا پای جون میامعمو دوان دوان بیا زنده بمون بیاعمو منم مثل داداشم محال که ازت جدا شمدارم میام به پات فدا شم شهید آخر تو باشموای داره می بره نفسم خدا کنه دیر نرسم...
ببین دل زار زینب نگاه و اصرار زینبتو راهی از خیمه شدی و من از قفامرو کجا امیر و سالار زینبسایه ی رو سرم چه کنمبا آتیش جگرم چه کنمیه زن تنهام با حرم چه کنم...
سوی این بی آبرو مردم نیا ترسم ز کینبر تو و بر اهل بیت مضطرت بندند آب...
خدا مرگم بده چه لب های پر از خونیخدا مرگم بده چه موهای پریشونیخدا مرگم بده چه اوضاعی چه مهمونینه فرشی و نه چراغونی و نه سر دارم و نه سامونیبه ما سر زدی سر زده اومدیکو بدنت مگه پر زده اومدی...
تو رفتی و بی تو زندگی برام عذاب شدتو رفتی و زینب بی تو ذره ذره آب شدمیای دنبالمتو رفتی و دنیا رو ی سر من خراب شدوای بد حالم وای بد حالم شکسته بالم وای بد حالم شکسته بالم میدونم امشب میای دنبالم میای دنبالم...
وقت جدایی رسیدباد مخالف وزیداز شرر داغ توپشت برادر خمید...
او می دویدو من می دویدم او سوی مقتل من سوی قاتلاو می نشست و من می نشستم او روی سینه من در مقابلاو می کشیدو من می کشیدم او از کمر تیغ من آه باطلاو می بریدو من می بریدم او از حسین سر من از حسین دل...
شب اول محرم سینه زنت آرزوشهبا دستای یه پیرغلامت پیرهن سیاه بپوشهتو کوچه ها با پرچمت امید به زندگی میاددوباره بوی نذری از روضه های خونگی میادسلام بر پرچم و علمسلام بر شعر محتشمسلام بر محرم...
سرِ منو نشون ندهسرِ خودت چی اومدهخوشی به ما نیومدهبه صورتت کی چنگ زده؟!به پیشونیت کی سنگ زده؟!خوشی به ما نیومدهسر بُریدهتم رسید، ای وای بابارگ گلوتو کی برید، ای وای بابااونی که تا اینجا سرت رو آوردهکاش به موهات دست میکشید، ای وای بابادست کیا سپردنت ، تنور خولی بردنتشکر خدا که آخرش ، پیش خودم آوردنتبار سفر رو جمع کنم ، زحمتو باید کم کنم حالوروزم خیلی بَدهدرد دل من بیحدهخوشی به ما نیومده اشک چشام در اومدهحوصل...
هوا هوای کربلا هوای بین الحرمینهوای شور و مستیو هوای گریه بر حسیندلم دوباره پر زده شبیه این کبوتراحس می کنم پر می کشم تو آسمون کربلا...
حال وهواتو دوست دارمصحن و سراتو دوست دارممنم از اون روز آقا پاموگذاشتم تو دنیاکرب و بلات و دوست دارمقرارم باش نگارم باشیه بیچارم ارباب تو چارم باش خزونم من بهارم باشبیا روز محشر کنارم باش...
من فقط میخوام یه جوری دور و برت باشمیه سیاهی لشکر باشم ، نکنه تو نمیخوای آقا نوکرت باشممیدونم که به خودم بد کردم ، تو خبر داری فقط بد کردمیه کاری کن که دلم آروم شه ، کمکم کن منم برگردممیزنم تورو صدا … حسین...
عشق یعنی کربلایعنی دو حرم دو گنبد طلاحال من با تو خوبهمنم و سجده رو به کربلاشده چشمام دوبارهمثل رنگ غروب کربلاجونمو بگیر وقتی دارم سینه میزنمتا دم مرگم من از تو که دل نمی کنممن یه عمر که پای غم تو نفس زدماجازه دادی خودت بهم بازم اومدمبازم منم و بی تابیکجای دنیا هست مثل تو اربابی متن شعر مداحی عشق یعنی کربلا حسین سیب سرخی شب دوم محرم 98عشق یعنی یک نگاهیعنی جز حسین نداری تکیه گاهاگه روحی فداکهبه لبم دل هلاک کربلا...
ماه خون ماه اشک ماه ماتم شدبر دل فاطمه داغ عالم شد...
آبروی حسین به کهکشان می ارزد ،یک موی حسین بر دو جهان می ارزدگفتم که بگو بهشت را قیمت چیست ،گفتا که حسین بیش از آن می ارزد . . .....
میخوام بمیرم میون سینه زنی کفن نمیخوام آخه تو بی کفنیوقتی مُحرّمت میاد دیگه چه جای شادیهوقتی که سر نداری تو سر به تنم زیادیهای سلطان کربلا ای سلطان کربلا منو ببر منوببر ایوان کربلا......
از سر نیزه یا حسین محمل خواهرت ببینبه زیر شلاق ستم ، پیکر دخترت ببیندرون آتش جفا ، خیمه حیدرت ببینکنار نهر علقمه ، گریه مادرت ببین...
آرزوم اینه باشم،بین کشته مرده هاتمُردم از تیر نگات،از صدای آشناتپاره شد بند دلم،با هوای کربلاتاز تب عشق تو میسوزه تنم،تازنده ام سینه زنمارباب بی کفنمکربلا یا کربلاحسین ارباب بی کفنم...
مکن از خار هراس باغ ما دارد یاسیک بیابان دشمن منم و یک عباسآسمانم من و عباس علی ماه من استچه غم از روبهیان شیر به همراه من استمرحبا عباسم...
منم و عهد الستم، نه گسستم نه شکستم، به خدا غیر خدا را نپرستم، به خدا من پسر شیر خدا و پسر فاطمه هستم، همه ی دار و ندارم همه هفتاد و دو یارم به فدای ره جانان، منم و سرخی رویم، منم و خون گلویم، منم وحنجر عطشان، منم و داغ جوانان، منم و خاک بیابان، منم و سُمِ ستوران، من و رگ های بریده، منم و قلب دریده منم وطفل صغیرم، منم و کودک شیرم، منم و دخت اسیرم، منم و حیّ قدیرم، منم و زخم فراوان، منم و آیه ی قرآن، منم و زخم زبان ها، منم و تیغ و سنان ها، همه آیید...
بیا مادر از حرم بیرون سرو بستانت میرود میدانکفن بنما بر تن قاسم مونس جانت میرود میدان...
از محرم دم به دم هر چند ماتم می چکدباز اما بهترین ماه است می دانی چرا؟...
نهاد پا در فرات، خواست لبی تر کندبرای اهل حرم، آب میسر کندداغ عطش بر لبش هر طرفش دشمنیباز در این مهلکه یاد برادر کندتشنه لب داده جان بر لب دریای آبخجل از روی او گشته دل آفتابدست عباس چون جدا شدمحشری در خیمه ها شدعلم افتاده و نیست علمدار حسین، یا حسینعلم افتاده و نیست دگر یار حسین، یا حسین...
عجب گلی روزگار ز دست لیلا گرفتکه تا قیامت گلاب ز چشم لیلا گرفتگل اش مشبک شده از دم تیغ و سَنانگل اش به خون غوطه ور، شدست چون ارغوانگل اش به دشت بلا شدست در خون تپانقرار و صبر و شکیب ز جمله دلها گرفت...
آب می گوید حسین، بی تاب می گوید حسیناز سر شب تا سحر مهتاب می گوید حسیندیده می گوید حسین، نادیده می گوید حسینهر کجا باشد دلی غمدیده می گوید حسینیار می گوید حسین، دلدار می گوید حسینروز و شب هر دیده بیدار می گوید حسینیاس می گوید حسین، احساس می گوید حسینتا قیامت حضرت عباس می گوید حسین...
فردا حسین سر می دهد، عباس و اکبر می دهد (۲)شش ماهه اصغر می دهد، هم عون و جعفر می دهدامشب حسین دلداری فرزند خواهر می دهد فردا سر و دست و بدن در راه داور می دهدفردا حسین سر می دهد، عباس و اکبر می دهد (۲)امشب شه دنیا و دین، با قلب مجروح و غمینگوید به زین العابدین باشد وداع آخرینای دل غمین حالم ببین از جور قوم مشرکینفردا یقین شمر لعین آبم ز خنجر می دهدفردا حسین سر می دهد، عباس و اکبر می دهد (۲)امشب کند لیلا فغان زینب بود بر سر زنا...
دو برادر دو برادر دو شجاع بی نظیراین علمدار سپاه او امیراین حسین او ابالفضل جواناین امام او امیر کائنان...
مرغ دل ما زند، پر به هوایت حسینقبله عالم شده، کرب و بلایت حسینمنم گدایت حسین، منم گدایت حسینکن نظری از کرم، به این گدایت حسینحسین حسین جان حسین...
تیر از کمان رها شد/ با حلقت آشنا شد/ با تیر حرمله، آه/ سر از تنت جدا شد قربان روی ماهت/ آخر چه بُد گناهت/ منگر چنین به بابا/ می میرم از نگاهت پرپر زدی به دستم/ دیدم، تنت، شکستم/ حیران شدم عزیزم/ گریان به تو نشستم...
گرید همه ی عالم / بر حال دل زارتای تشنه ی بی یاور / حق یار و نگهدارتای بر همه راهت / وادی َ سعادتعازم شده ای بر / میدان شهادتیا زهرا یا زهرا ....
ای یار وفادارم / سردار و سپهدارماز پیشِ منِ مظلوم / رفتی ای علمدارمدر علقمه گشتی / چون لاله ی پرپرتو رفتی و مانده /تشنه ، علی اصغرجانم یا ابا الفضل ......
تو جان منی اکبر / خونین بدنی اکبرای تازه جوان / صد پاره تنی اکبربنگر پسرم بر / این قد خم منلشگر ز ره دور / خندد به غم منجانم علی اکبر ......
ای در افق عصمت/ماه ِ شهدا اصغرشش ماهه ی عطشان ِ/شاه شهدا اصغرتو مَحو ِ جمالی/با تیر سه شعبهسیراب ِ وصالی/با تیر ِ سه شعبهلای لای علی اصغر......
وای از غم هجران و/ازدرد پریشانیای نجمه بزن ناله/قاسم شده قربانیاین طفل دلاور/گردیده زمینگیراز ضربه ی سنگ و/سرنیزه و شمشیرواویلا واویلا......
مادر به یکی خیمه/بنشسته و غم داردباران ِ غم و غربت/از دیده ی خود باردگوید به زیر لب/ای نور دو عینمجان ِ من و این دو/قربان ِ حسینمواویلا واویلا.....
در گوشه ی ویرانه/من مرثیه میخوانمبابای غریب ِ من/با سر شده مهمانمبی تو همه عُمرم/اندوه و عذابهخوش آمدی ای سر/به کنج خرابهبابا یا حسین جان...بنگر به سر و وضع و/آشفتگی ِ حالممن درد دلم با تو/می گویم و می نالمچون مادر سادات/رویم شده نیلیاز کینه ی زجر و/وان ضربت سیلیبابا یا حسین جان......
قدیم الاحسانی و ما گدای خونه زادت آقاآتیش میگیره قلب اهل آسمون به یادت آقاکشته ی امر به معروف/تو قتیل الاشقیاییلاله ی خونین گودال/ای شهید کربلایییا حسین عزیز زهرا......
دست خدای منّان ، رو قلب ما نوشتهقسم به نام عباس ، کرببلا بهشته تو دستم و گرفتی ، من اینو خوب می دونمتا عمر دارم به عشقِ ، کرببلات می خونم درد غریبیِ تو ، عقده ای در گلویمگریه ی بر غم تو ، عزت و آبرویم آتیش زده به جونم ، سوز مصیبت توگریه کنم برای ، روضه ی غربت ...
ما سینه میزنیم به یاد مصیبتت ای جان فدای بی کسی و سوز غربتتما سینه میزنیم به پای عزای تو باشد قرارمان حرم با صفای توما سینه میزنیم به شوقی که مادرت ما را گدا کند همه ی عمر بر درت یا قتیل العبرات حسین سفینته النجاة ای شهید سر جدا حسین شاه کربلا...
شام ماتم های زینب شد شروعتازه عاشورای زینب شد شروعخیمه ها در آتش و طفلان حزینخفته بین خون یل ام البنینمادران بی پسر در اضطرابخونِ دل جاری ز چشمان رباببا دلی محزون و چشمی خون فشانمی دهد گهواره ی خالی تکان...
بر دلم شور خدایی می رسدبوی جانسوز جدایی می رسدای فدای دین و مکتب الوداعای تمام هستِ زینب الوداع...
از خیمه ها حسین جان آتش زند زبانهاز ما عدو کِشَد ناز با ضرب تازیانهآهم رَوَد برادر از داغ تو به افلاکرأست به راهِ کوفه جسم تو بر روی خاکطفلان بی پناهت حیران به دشت و صحرادر خیمه های سوزان ذکر همه یا زهرادر بین آتش و دود بر سر زنان سکینهزنده شده دوباره یادِ غمِ مدینهیادِ دَمی که شعله از در زبانه می زددشمن گلِ علی را با تازیانه می زد...
ای زاده ی پیمبر آیا تویی حسینمای پاره پاره پیکر آیا تویی حسینمگشتم کنار جسمت در قتلگه زمین گیرشد پیکرت کفن پوش از سنگ و تیر و شمشیرشنیده ام به گودال بس پرده ها دریدندسر تو را حسین جان ز پشت سر بُریدند جسم تو زیر نورِ خورشیدِ داغ و سوزانجسم من و سه ساله نیلی ز جورِ عدوانبر خیز و کن نظاره ای دلبر یگانهاز تو جدا نمودند ما را به تازیانه...
روی به سوی میدان آهسته تر حسین جانزینب بُوَد پریشان آهسته تر حسین جانای در میانِ گودال خَدّالتَریبِ زینبشَیبُ الخضیبِ زینب یار غریبِ زینببعد از تو پیکر ما گردد کبود و نیلیدشمن ز ما کِشَد ناز با ضربه های سیلیصبری کن ای برادر ای جان فدای رویتتا که زنم در این دَم گلبوسه بر گلویتبرو عزیز زهرا ای قبله گاهِ آمالقرار بعدیِ ما فردا میان گودال...
روز دهم ز ماه اشک و عزا رسیدهامروز عزیز زهرا گردد سرش بریدهامروز از آسمان ها بانگ عزا بیایدآوای جانگداز واغربتا بیایداحمد ز آسمانها گیرد سراغ فرزندزهرا زند به گودال بر سر ز داغ فرزندای بی حیا ، حیا کن از ذات حی داوربس کن دگر حرامی خَنجر مزن به حَنجر گر می بُری سَرش را از جور و ظلم و کینهبا چکمه ات تو دیگر ضربه نزن به سینه...
جان تو ای علمدار در راه دین فدا شدغرقه به خون شدی و دست از تنت جدا شدبا چشم تیر خورده دادی ز جان سلاممای خفته در یَمِ خون سقای تشنه کاممزینب میان خیمه آه از غمت کشیدهچشمت ز تیر دشمن چون مشک تو دریدهجا دارد أَر گریبان گردد زماتمت چاکافتاده ای ز مرکب بی دست بر روی خاکبا پهلوی شکسته با قد و قامت خم زهرا به دیدن تو آمد ز عرش اعظم...