یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
تو رو دارم...انگار دنیا مال منه......
وقتی دلت عاشق میشه پیش یه زن گیرمیکنه هی توی فکرش میری و ذهنت درگیرمیکنه همهْ توجه تو تنهامیره سمت نگاش چه حس عجیبیه عشق دنیامیشه رنگ چشاش...
هرگز ندانستم مهر در کجای دلم لانه داردکه اینقدر بی تفاوت در همه جا لانه میکنم کبوتریم در گیسوانت که پرواز کنان در کوچه های لبخندت به دنبال لانه میگردد بگو در کدام خانه ایی بگو در کجای این شهر غربت درد دوره ات کرده است تو بگو تا من نیز با تو همسو شوم تا درد تنها به دورت نگردد.عزیزحسینی...
تُ قشنگ ترین بهونه زندگی منی.♡...
دل را برده ایی با خود در جای دیگر این عشق جز تو بر کسی معنا نداردعزیزحسینی...
تو چقدر میان اینهمه اگرباید شعر قیصر امین پور منی....
خیال و خواب تو بامن همیشه همراه است....شبم به لطف جمال تو غرقه در ماه است... نمیشود شبش از نور و روشنی خالی.... کسی که از تو و مهتاب رویت آگاه است... کلیابی کاشانی...
ای عشق بمان امید و ایمانم باشآرامش روحم و دل و جانم باشحاشا که تورا گذارم از دست رویبا جان و دلم بمان و جانانم باش از من نشود تورا بگیرند ای عشقدر خانه ی دل همیشه مهمانم باش کلیابی بانوی کاشانی ❤❤...
بدجور دلم به پای تو افتاده صیدی که شده فدای تو افتادهآغوش تو را طلب کنم هرلحظهاینک که دلم به پای تو افتاده کلیابی کاشانی...
وقتی که شب را تا سحر در آغوشِ خودم داشتمت؛ به جرعت ادعا میکنم کُلِ دریاهای این سیاره رایک تنه شنا کرده ام..مأوامقدم...
من سال هاست هر روز میمیرم برای یک لحظه زندگی کردن باتو:)...
در زیارت نامه عاشقانفقط یک جمله نوشته اند:الهیدشمنان و دوستان رابه درد عشق مبتلا گردانآمینبرگرفته از کتاب:یک شب از شانه های خدا هم طلبم را برداشتم...
تو چه کردی که دلم این همه خواهان تو شد حضرت جانا...
+تو یه دیوونه ای! دیوونه!-آره دیوونم! دیوونه ی تو!+سکوت..:)!...
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم!اصلا به تو افتاده مسیرم که بمیرم!یا چشم بپوش از منو از خویش برانم؛یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم!بگذار بمیرم، که بمیرم، که بمیرم:)...
این دیوونه دیوونته دیوونه:)!...
چشمانت قاتل یک شهر استکه همه جا را ویران کرده و من آن شهر ویرانم که هر لحظه فرو می ریزمو از نو ساخته میشوم باز ویران میشوم این قصه چشمان تو و زندگی من است احسان اکبری عزیزحسینی...
من تو رو قهوه ای دوست دارم.شبیه شیر کاکائو مثل چیزای قدیمی مثل کمد دیواری و در چوبی خونه مامان بزرگم دقیقا همون قشنگی گذشته و حال خوب! دوستدار تو: قهوه ای شیر کاکائونویسنده: مهرآفرین قاسمی:)...
تو همونی هستی که همیشه آرزویش را داشتم...
زمان عاشقی بگذشت و من در حسرتم بی توخدا را شکر از این بابت که در هر حال خوبی تو...
تو تک ستاره ی آسمان دنیای منیدلبر..!=)❤نگار منجزی🦋...
برای اینکه چشم دریایی من بخوانمت، حتما که نباید چشم آبی باشی همین که در آن دو مشکیِ مطلق غرق می شوم کافیست!...
عشق جنگ جهانی ست و من سربازی بی سلاحکه تسلیم زیبایی تو میشود...
تمام دارایی من در چشمانت خلاصه شده چشم قشنگ من♡...
برق نگاهت، افزایش می دهد پمپاژ قلبم را ......
افطار می کنمروزه ی عشقم را به دعوت لبخندت...
شبی تو وخاطرات توراتا خدا خواهم برد...تنهای تلخ......
تو اینجاییلابلای نفس های شهرهرصبح...من اینجایملابلای نفس های شهربی تو...تنهایی تلخ......
سروی و سروهاایستاده می میرند...درحیرتم تبر از چه سخن میراند؟َ!!!...تنهای تلخ......
و من هنوز هم از میان تمام راههای دنیابیراهه ی خانه ات رادوست تر میدارم...
اندکی ازتو...تمام می کندناتمام مرا...
خانه ای خواهم ساختمهم نیست کجا...فقط تو مقیمش باش...تنهای تلخ......
مواظب خودت باش *جانم*...*جهان*بدون تو ،جای خوبی برای زندگی نیست......
بعدمن چه کسی درگلوگاهت بوسه ای خواهد کاشت؟...تنهای تلخ......
نگاه کنجای تو کنارم خالیست سکوتت را بشکن و صدایم بزن بگذار طنین صدای تو قهقهه های لب هایم شود نگاه کن بی تو حتی هیچ بارانی عاشقانه نمی بارد سکوت نکن حرفی بزن چشم هایت هنوز دوستت دارم می سرایدنگاه کن همه جا خالیست از تو برگرد به آغوش عاشقانه ها که دیگر این عشق هم بی تو نمیشود که نمیشود عزیزحسینی...
الهی که من ٺصدّقِ برقِ نڱاهِ جذّابٺ بشم دلبر...
هیچ چیز برای من زیباتر از دوست داشتن تو نیست عزیزدلم...
بارقیبان سر جنگم تو فقط با من باشمن ندارم سر سوزن به خودم تردیدیرنگ چشمان خودت چای بیاور بانوشهر در امن و امان بی خبر از تهدیدی.محمدامین آقایی...
خبرت هستک بی روی تُ آرامم نیست.!...
جای تُ در جان من است...
طُ تنها آرزوی قشنگ منی...
کاش من ماه بودمتنها در آسمان تو❤️...
عشقت♡ در چپ سینه ام چون درخت صد ساله ریشه دارد ♡♡♡♡♡عزیزحسینی♡فرشته رضایی...
نه موهایش بلوند بودنه موج دار و پریشاننه چشم هایش سبز و آبینه آنقدر اندامش روی فرم بودنه ورزشکارو نه آنقدر زیبا...نه چشم هایش سگ داشتنه گیسویش عطر خاصینه شاعر بود نه نویسندهو نه با شین گفتنش دست و دل آدم می لرزیددلبری کردن هم بلد نبودپدرش هم آنقدرها پولدار نبودگاهی که نه اکثر اوقات حرف ها و رفتارهایش مرا آزار می داد.ریچارد من عاشق چنین دختری شده اماگر این اسمش عشق نیست پس چیست؟!محمدامین آقایی...
جمالت رانمیبینم،خیالت میکشداما......
بی همگان ب سرشود بی تو ب سرنمیشود(s)...
تو،برای من عشق که نهچیزی فراتر از عشقی.....
تو زیباترین آرزوی منی...
مات و مبهوت توامای همه زیبایی محض...
بوسیدمت تا بهشت را همین دنیا تجربه کنم...