زیبا متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن عاشقانه
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
اپلیکیشن
درباره
پشتیبانی
جستجو
×
متن
متن آهنگ
Leilatayebi
ذهنم،،،
اشغال می شود،
زیر قدم هایی که؛
بر نداشتی!
(رها)...
متن لیلا طیبی
پرنده ای خسته ست.
--نه میل کوچی وُ،
نه دلی برای ماندن...
خراب باد آشیان سینه ام
غمت را ماندگار کرد!
(رها)...
متن لیلا طیبی
فاتحه ات را خوانده ام!
چه باشی،،،
--چه نباشی...
...
متن لیلا طیبی
آه،،،
دلیلِ رنج های بسیارم؛
دوری از توست...
مرا،
از رنج نبودنت؛
--بِرَهان.!
...
متن لیلا طیبی
احساساتم گل داده اند!
از رقص پروانه ها
--در درونم می فهمم.
...
متن لیلا طیبی
از اینجا نرو!
...
در این شهر،
برای رفتگان
دیگر فاتحه هم نمی خوانند!...
متن لیلا طیبی
دور می شوی از من،
دور تر وُ
دور تر وُ
دور تر...
آن وقت ست که
خواهی فهمید:
(دوری دوستی نمی آورد!)...
متن لیلا طیبی
غرورت را مچاله کن!
روزنامه ی عمرت،
بدون این صفحه هم
[خوب]
ورق می خورد....
متن لیلا طیبی
بتهوون،
روی نت های آوای تو
--نوشت،،،
سمفونی های سونات را...
(رها)...
متن لیلا طیبی
در اوج تهیدستی،
پُرم
از تنهایی !
(رها)...
متن لیلا طیبی
برایم،،،
اگرچه ﺗﻮﻓﯿﺮﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ؛
--[بودن در این شهر سیمانی،]
ﺍﻣﺎ،،،
ﺍﺯ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻥ پنجره ها،
ﺑﯿﺰﺍﺭﻡ!
(رها)...
متن لیلا طیبی
باور کردنی نیست،
اما،،،
هر صبح خورشید
از شانه های تو طلوع می کند.
(رها)...
متن لیلا طیبی
تاریخش را نمی دانم!
فقط،
به قدمت
کلاغ های تاریخ دوستت دارم...
(رها)...
متن لیلا طیبی
رویم سیاه!
اما باور بفرمایید،
تمام خطای من،،
دوست داشتن شماست.
(رها)...
متن لیلا طیبی
دوست داشتنت
مشغله ی من ست!
...
خدا نکند ختم شود.
(رها)...
متن لیلا طیبی
از تو چه پنهان!
خودت به کنار،
از یادت هم،،
--شراب می ریزد.
(رها)...
متن لیلا طیبی
من،
چه غریبانه،،
میان این همه تنهایی،،،
--جا مانده ام!!!
(رها)...
متن لیلا طیبی
کدام فرشته ی خدا،
در گوشه ای از آسمان،
حزن آلود
دلش گرفته ست؟!
...
باران می بارد...
(رها)...
متن لیلا طیبی
طولش نمی دهم؛
- بیا،،،
هلاکِ آمدنت،
--منم!
لیلا طیبی(رها)...
متن لیلا طیبی
به خیالم بنشین،
مانند مرغی زیبا!
...
این درخت،
بی پرنده ی یادت
کُنده ای بیش نیست.
(رها)
(رها)...
متن لیلا طیبی
آی ی ی زندگی!!!
موهایم یا شرافتم؟!
کدامین،
به خطر انداخته تو را؟!
(رها)...
متن لیلا طیبی
موهای پریشانم،
دینت را به مخاطره انداخت؟!
...
وجدان خفته ات چه؟!
تلنگری نخورد چرا،
--از شکم گرسنه ام؟!
(رها)...
متن لیلا طیبی
گره به گره وُ
رج به رج
دخترک،
بالا می کشید قالیِ دار را،
نکند کوتاه شود،
--دارِ آرزوهایش.
(رها)...
متن لیلا طیبی
هیچ توفیری ندارد
چه رو به آهن و سیمان باز شود
چه رو به درخت و دریا
من از بسته بودن پنجره ها
-بی زارم!.
(رها)...
متن لیلا طیبی
خالی است -دستانم-
در تهیدستی،
پُر است،
از نبودنت،،،
تنهایی ام!
(رها)...
متن لیلا طیبی
سکوت می کنم اما،،،
چشم هایم،
-[هنگامِ دیدار]
حرف های تلمبار شده ام را
خوب بازگو می کنند!
لیلا طیبی(رها)...
متن لیلا طیبی
وقتی از سپیدارِ پیر
تبر ساختند؛
به زوبینی فکر کرد؛
که از پَرِ عقاب
بر سینه اش خلید!
(رها)...
متن لیلا طیبی
لکنتی ست بر زبانم
که به وقت دیدار
یورتمه می رود در دهانم!
دریغا این اسب چموش،
زیر بار دوستت دارمی نمی رود.
(رها)...
متن لیلا طیبی
--دسته ی تبر،
یا،،،
-- کاغذ کتاب؟!
...
انتخاب؛
با درخت نیست!
...
متن لیلا طیبی
شاید باور کردنی نباشد،
امّا،
با رفتنت--
گل های گلدان
پژمردند!
(رها)...
متن لیلا طیبی
ادامه