میشه با عطر نفسهات تو هوایه خونه پیچید میشه گرمای نگاهت ببره منو به خورشید
با تو ماهی تویه دریا با تو تا آخر دنیا از گل و ستاره لبریز با تو آغاز میشن حرفام تا همیشه با تو لبخند با تو هم قصه ی رویا از شبای خلوت درد میبری به صبحه فردا
وقت هستی میشه خندید میشه خوند و میشه رقصید
رو تنه خشکه خیابون میشه بارون شد و بارید
وقتی نیستی خونه تاریک سرد و سنگینه نفسهام
میونه قاب اتاقم تنه من که بی تو تنهاست
بی تو من مثله کویرم دوور و ساکتم همیشه مثله اون درخته پیری که نداره دیگه ریشه
با تو ماهی تویه دریا با تو تا آخر دنیا از گل و ستاره لبریز با تو آغاز میشن حرفام تا همیشه با تو لبخند با تو هم قصه ی رویا از شبای خلوت درد میبری به صبحه فردا