از تمومه حرفات معلومه که همه چی دیگه تمومه منو تو باید بریم از اینجا هیچ راهی نمونده
نموده تویه دلتم دیگه انگار هیچ حسی بگو الان آرومی یا تو هم مثله من شبو روز تویه فکری من با یه روح زخمی و بیمار ولی می مونم منتظرت این بار شاید این کار یکم آرومم کنه
تو آره همونی هستی که میخوام
همونی که هر شب هستم واسش بی تاب شاید این بار صدات آرومم کنه
یه حسی بهم میگه نداری به یکی دیگه اون عشقی که تو به من داشتی ولی حیف که یکم دیره
من می مونم منتظرت شاید توام یه روز دلت خواست که پیشم برگردی و این جدایی از بینمون بره من با یه روح زخمی و بیمار ولی می مونم منتظرت این بار شاید این کار یکم آرومم کنه
تو آره همونی هستی که میخوام
همونی که هر شب هستم واسش بی تاب شاید این بار صدات آرومم کنه من با یه روح زخمی و بیمار ولی می مونم منتظرت این بار شاید این کار یکم آرومم کنه
تو آره همونی هستی که میخوام
همونی که هر شب هستم واسش بی تاب شاید این بار صدات آرومم کنه