من هستم چرا نباشیم رها پس من هستم چرا نباشیم رها پس ما هستیم زیر بارون این حسو نداره حتی گنجه قارون
درسته هستش دلا داغون اما میسازیمش با خنده هامون دردامون غمهامون زیاده اما درا رو میبندیم روی غمامون
شبهامون تیره ست اما به امید فردایه روشن میسازیم آینده ی غیر مبهم چون من هستم چرا نباشیم رها پس تن هست هم هوا هست چرا نکشیم نفس پس کم هست هم زیاد هست درد هست هم دوا هست
زخم هست هم شفا هست چرا بکشیم قفس پس
غمو غصه ها همیشه هست بینه ما سو تفاهم هست
میشه فراموشی گرفتو رفت میشه بیخیالی طی کرد و دید همه چی رواله به لطف حق , همه چی رواله به لطف حق برو جلو مثله خوبان دم راهو پیدا کن به حقه حق راهو پیدا کن به حقه حق چون خدا هست