زیبا متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن عاشقانه
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
اپلیکیشن
درباره
پشتیبانی
جستجو
×
متن
متن آهنگ
کتایون آتاکیشی زاده
مینویسم تا اتفاق بیفتد!
شب،
همان پرده ی سیاهی است
که روی صحنه ی تئاتر نصب می شود؛
تا رقصِ خاطرات
به واضح ترین شکل
روی آن به نمایش درآید...
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
چهل روز گذشت..
از در آغوش کشیدن گرمای وجودت
توسط سرمای خاک؛
دلتنگ شده ایم
همین!
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
من مدت هاست که روزه ام.
از سحرِِ وداع
تا غروبِ نامعلومِ وصال؛
لب به هیچ چیز نزده
آنقدر که طعم زندگی را از یاد برده ام
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
لبخند
پرده ای است بر روی اشک هایم.
اما پرده خیس می شود؛
سنگین و آویزان،
بد ریخت
و بی منظره :)
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
موهایت را پریشان کن
که به آرامشِ شبِ گیسوانت محتاجم...
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
می توانم خیال تو را
در خلوت شب در آغوش بگیرم،
و مطمعن باشم هیچ کس گمان نمی برد که دوستت دارم
حتی خودت..!
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
از مسیر سخت زندگی می گذریم
و رد لبخندمان
سر پیچ های تند جاده
جا می ماند.
آنچه به مقصد می رسد،
یک کالبد است؛
با رد زخمی روی لب هایش!
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
فروردین به انتها رسید؛
منتظر ماندن فایده ای ندارد.
گنجشک مهاجری که تو را به انتظار نشانده است،
به آغوش شاخه هایت بازنمی گردد..!
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
آغوش نمی خواهم،
در عوض دستانت را روی چشمانم بگذار
و گرم کن
یخِ غرورم را
که من عجیب
دلتنگ باریدنم..!
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
سرم به نبودنت گرم شده است؛
اما دلم،
انجماد زمستانی اش را
به بهار نمی فروشد..!
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
آرزوی مرگ را به آغوشمان می آورند
همان ها که مارا زاده اند
تا رویاهای بدست نیاورده شان را زندگی کنیم :)
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
ماه هرشب کامل بود؛
اگر یک نفر
هردو نیمه ی شکسته ی ماه را
در آغوش می گرفت :)
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
سقوط می کنم
وقتی انعکاس تصویرم
از بلندای آبی چشمانت
سرازیر می شود... :)
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
ما را مُرده به دنیا نیاورده اند؛
مارا به دنیای مردگان آورده اند.
کالبد هایی که روحشان را،
خرج درآمد زایی کرده اند!
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
یخِ قابِ سرمازده ی چشمانم را
با انعکاسِ لبخندِ گرمت آب کن
که بهار تشنه ی باران است :)
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
سال برای نو شدن،
به انگیزه ای تازه نیاز دارد
نه گردشِ پرتکرار و بی ثمر زمین!
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
سرخی چشم هایم بی دلیل نیست
من اشک های زیادی را قبل از سرازیر شدن
در بدو تولدشان،
به قتل رسانده ام! :)
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
بهار میشوم ..
شاید آنکه با سرمای نگاهم از من کوچ کرد
با گرمای قلبم به من بازگردد...
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
شکوفه ها به معشوق خود بازگشته اند
همه جا مرتب و تمام شهر تزئین شده است
عکس هایت را بیش از گذشته برق انداخته ام
به فاصله رسیدنت، چای هم دم خواهد کشید
همه چیز برای آمدنت مهیا است..
بهار من می شوی؟!
کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
هنرِ انسانیت،
دوست داشتن است
ما با هنر بیگانه ایم...
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
دلی که برای تو به تنگ آمده باشد
هم قد و قواره هیچ عشق دیگری نخواهد شد :)
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
معتادِ تنهایی را
میان مردم می برند
و در کمپِ ترکِ خویشتن، به کشتن می دهند..!
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
شب
وادی خاموشان است
همان هایی که جانشان را تا صبح
با اشک های سرازیرشان ،
از جسم خود جدا می کنند...
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
فکر می کنم کنار تو بودن ی حسی رو تو قلبم بوجود آورده.
حسم مثل ی نوزاد تازه به دنیا اومده است.
ی نوزاد که فکر می کردم نابینا ست چون تو تاریکی محض قلبم متولد شده و ناشنوا ست چون هیچ چیز نشنیده و فقط تو رو حس می کنه و بدون هیچ سند و مدرکی باورت داره....
متن کتایون آتاکیشی زاده
من بین تمام دل مشغولی هایم
فراموش نمی کنم که دوستت دارم هارا باید یادآوری کرد
اما می دانی مشکل کجاست؟!
من هرچه روی موشک کاغذی برایت شعر عاشقانه نوشتم
از آینه عبور نکرد و به دست تو نرسید :)
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
فکر میکردیم همیشه هستیم و هیچ وقت برای محبت به خودمون دیر نمیشه
فکر میکردیم وقت هست که بعدا نگران خودمون بشیم
یا ی فردایی که هیچ وقت از راه نرسید به خودمون بگیم که ایده آل نیستیم اما همین جوری هم لایق دوست داشتنیم و برای اثباتش از خودمون شروع کنی...
متن کتایون آتاکیشی زاده
ولی به نظرم لبخند فقط غیرارادی بودنش قشنگه :)
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
زیباترین گره
گره ی موهای توست
چون به بهانه ی آن ها هم که شده
هنگام کلافگی
مو و شانه را به من می سپاری...
-کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
غروب از آن هنگام دلگیر شد
که خورشیدی که با آرزوی قدم زدن با ماه طلوع کردن بود
چاره ای نداشت جز اینکه با همان آرزو غروب کند...
-کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
لاشه دلی اگر پیدا کردید
متعلق به من است...
بیارید برایش
مراسم ترحیم بگیریم...
-کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
ادامه