زیبا متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن عاشقانه
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
اپلیکیشن
درباره
پشتیبانی
جستجو
×
متن
متن آهنگ
کتایون آتاکیشی زاده
مینویسم تا اتفاق بیفتد!
مثل همه ی مرگ ها
روزی خواهد رسید که روحمان هم سراغمان را نخواهد گرفت...
اما ما لبخند بی جانمان را حفظ خواهیم کرد!
-کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
در حضور دیگران گریه نمی کنیم
زیرا از درک نشدن می ترسیم
مدتی است اشک هایمان در خلوت هم جاری نمی شوند...
ما از درک کردن خودمان هم عاجز شده ایم!
-کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
تنها هوای باقی مانده در این خانه را
در لباسِ جا مانده ٔ تو جست و جو می کنم
نفس منقطع می شود
دل تنگ
و پیراهن خیس
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
فانوس دریایی شده ای...
قبله ی نجات تمام غرق شدگان
به سمت توست!
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
اهمیتی ندارد کجا ایستاده باشم
من هرجا باشم
تو از من دوری...
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
زندگی یک فرصت است و من در این مدت
بارها تو را بدست نیاورده ، از دست داده ام!
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
آسمان را به چشمان تو بخشیده اند
تو اما
یک لبخند هم نثار چشمان من نمی کنی...!
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
شب را در آغوش می کشم
و پیراهنم خیس می شود
از دلتنگیِ شبانه ی انسان ها...
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
ما می رقصیم و
غرور می نوازد
ساز تنهایی را...
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
قبر هارا هم اندازه قلب ها می سازند...
دست تو
درست اندازه ی قلب من...!
به قلم: کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
کدام فریاد
می تواند فاصله بین مارا طی کند
و حرف دلم را به تو برساند...؟!
کدام اشک
میتواند دریای درونم را حکایت کند؟!
از کی تا به حال
سد را با کاسه خالی می کنند
که دوستت دارم شنیدن ، تمام مرا بیان کند؟!
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
پرنده هرچقدر هم بلندای آسمان را طی کند
به ماه نمی رسد...
بر تصویرش روی آب بوسه می زند! • ͡•
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
نگاهت سادگی شیرینی دارد...
گویا پنجره ای ست که رو به قلبت باز می شود • ͡•
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
امتداد شب در روز
می شود سیاهی چشمان تو...!
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
انسان ها هم مثل آسمان ..
هرچه دل بزرگتر و مهربان تری داشته باشند
غم های بیشتری برای باریدن دارند!
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
فرق زمستان و پاییز
یک چمدان حال خوب ، به رنگ برف است...
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
اتمام پاییز برای هیچ کداممان غیر منتظره نیست
ما به رفت و آمد های منظم عادت کرده ایم...
آنچه مارا می کشد رفتن های بدون بازگشت است!
به قلم: کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
رخت دلتنگی را
درست به اندازهٔ آغوش تو دوخته اند... • ͡•
- کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
چشم هایت را ببند و هیچ چیز را باور نکن
مردم اینجا با نگاه هایشان هم دروغ می گویند...
به قلم: کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
موهایم سفید شده است
و چه کسی گفته است شروع زمستان از دی ماه است؟!• ͡•
به قلم: کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
مانند دریا غوغا بپا کن!
برای همه مواج باش!
اما ماهت را آرام در آغوش بکش • ͡•
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
هیچ دیواری در این دنیا نیست
که محکم تر و قابل اعتماد تر از دیوار قلب کسی باشد
که تو را با مهر در خود جای داده ست...
تکیه کن ، پشتت را خالی نمیکند!
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
هزاران قانون فیزیک را یاد میگیریم و هیچ جا قانون احترام به احساسات دیگران تدریس نمی شود...
و معادله های مختلف ریاضی را برای پیدا کردن مجهول ها حل میکنیم اما در پیدا کردن خودمان ناتوانیم...
ایراداتی به این نظام آموزشی وارد است...
به این نظام ز...
متن کتایون آتاکیشی زاده
در خفا پیر می شویم
حرف هایمان را آنقدر در سینه حبس می کنیم که روح و جسممان را تجزیه می کند
اما به زبان نمی آوریم مبادا با همان ها دارمان بزنند...
در هر دو صورت... مهم نیست.
مرگ حق است!
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
تو بینا ترین نابینای این شهری...!
تمام شهر می دانند من دلداده ی تو ام
تو اما همه چیز را می بینی الا تلاش های من برای وصال تو...
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
همین زیباست...
من از غفلت تو
برای فدایت شدن استفاده می کنم!
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
بین خودمان بماند...
بعد از تو هیچ دلبستگی به این خاک ندارم اما
زنده ام تا بایستم جلوی آزار و اذیت های دیگران
برای در امان ماندن تو!
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
کسی از ایستادن بدون چتر زیر باران نمی میرد!
مرگ لحظه ای می رسد که پرستاری نباشد هنگام بیماری با قربان صدقه رفتن ، تیمار داری ات را بکند...
انسان همیشه از تنهایی جان می دهد!
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
باران ، عطر تن زمین را بر می انگیزد
و پاک می کند تنها یادگاری بازمانده از تو را
رد پاهایی تکرار نشدنی...
نویسنده: کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
پرده های اینجا را حتی نسیم جا به جا نمیکند...
خوب هوایم را دارند اجزای این خانه
می دانند پنجره ای که تصویر تو را قاب نگرفته باشد
تماشا ندارد! • ͡•
به قلم: کتایون آتاکیشی زاده...
متن کتایون آتاکیشی زاده
ادامه