پاییزه و چشام بارونی غمگینمو دلم زندونی چشام همش خیسه کارم شده پریشونی
حاله دلم همش داغونه شدم شبیه یه دیوونه روزام پره درده اشکام میریزه رو گونه مگه میشه فکرم ازت جدا بشه محاله از این غصه ها رها بشه تنگه دلم یه عالمه هر ثانیه پر از غمه یه چشم اشک یه چشم خون یادت همیشه با منه
مردونگیت نمونه بود معرفتت یه دونه بود وایستادی با تمومه جون وایستادنت نمونه بود تنگه دلم یه عالمه هر ثانیه پر از غمه یه چشم اشک یه چشم خون یادت همیشه با منه
مردونگیت نمونه بود معرفتت یه دونه بود وایستادی با تمومه جون وایستادنت نمونه بود
دلواپسم نه آبی بود نه بارونی بی طاقتم نه جونی هست نه درمونی قد کشیده زخمای من کم نمیشه دردای من تویه غمت جون میدمو در نمیاد صدای من
اسمت همش روی لبام ابری شده حالو هوام حاله خوشی ندارمو نمیشه از فکرت درام
