متن آهنگ حافظ محسن زاهدیان

در عهد پادشاه خطابخش جرم پوش

حافظ قرابه کش شد و مفتی پیاله نوش صوفی ز کنج صومعه با پای خم نشست

تا دید محتسب که سبو می‌کشد به دوش احوال شیخ و قاضی و شرب الیهودشان

کردم سؤال صبحدم از پیر می فروش گفتا نه گفتنیست سخن گر چه محرمی

درکش زبان و پرده نگه دار و می بنوش ای پادشاه صورت و معنی که مثل تو

نادیده هیچ دیده و نشنیده هیچ گوش چندان بمان که خرقه ازرق کند قبول

بخت جوانت از فلک پیر ژنده پوش

در عهد پادشاه خطابخش جرم پوش

حافظ قرابه کش شد و مفتی پیاله نوش صوفی ز کنج صومعه با پای خم نشست

تا دید محتسب که سبو می‌کشد به دوش احوال شیخ و قاضی و شرب الیهودشان

کردم سؤال صبحدم از پیر می فروش گفتا نه گفتنیست سخن گر چه محرمی

درکش زبان و پرده نگه دار و می بنوش



Mohsen Zahedian Hafez Lyric

ZibaMatn.IR

دانلود متن آهنگ حافظ محسن زاهدیان

شعر آهنگ حافظ محسن زاهدیان

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

متن ترانه حافظ محسن زاهدیان

این متن آهنگ را با دوستان خود به اشتراک بگزارید