متن آهنگ ترس صالح صادقی

ترسم از اینه که بری عاشق تنهایی بشی

توو این هجوم بی کسی توو خاطراتت گم بشی ترسم از اینه که یه روز میون این شهر شلوغ

دیوونه ی گذشته شی ببینی آیندت که سوخت دلواپس گذشته شی بجای اینکه خاکش کنی

بیای ببینی شب و روز این دلت و ساکت کنی میون این شهر غریب کنار دلواپسی ها

توو کوچه ها قدم زدن وقتی بارون نم میاد تو با خودت غریبه ای اما غریبه آشنا

توی هر ثانیه ی این زندگیت یه بی پناه توو خاطراتت بنویس که از خودت قوی تری

که تنها حس شیرینه که با خودت همسفری

سر به سر دلم نذار عاشق تنهایی نشو

رفتنم و باور نکن تو زندگی بازی نشو حسرت عشق و نخور عشقی که خاکستره

میره اونی که یه روز با خودش همسفره اونی که واسه نگات جونش و میده منم

میگذره این حال من وقتی که عاقل ترم با نگاهت قلبم و توی دنیات گم نکن

میزنم زجه ولی زجم و باور نکن تو با خودت غریبه ای اما غریبه آشنا

توی هر ثانیه ی این زندگیت یه بی پناه توو خاطراتت بنویس که از خودت قوی تری

که تنها حس شیرینه که با خودت همسفری



Saleh Sadeghi Tars Lyric

ZibaMatn.IR

دانلود متن آهنگ ترس صالح صادقی

شعر آهنگ ترس صالح صادقی

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

متن ترانه ترس صالح صادقی

این متن آهنگ را با دوستان خود به اشتراک بگزارید