متن آهنگ مرگ من مانی سلیمانی

ترانه و شعر آهنگ مرگ من مانی سلیمانی مرگ من روزی فرا خواهد رسید

در بهاری روشن از امواج نور در زمستانی غبار آلود و دود یا

خزانی خالی از فریاد و شور دیدگانم همچو دالان های تار

گونه هایم همچو مر مر های سرد ناگهان خوابی مرا خواهد ربود من

تهی خواهم شد از فریاد درد میرهم از خویش و میمانم ز خویش

هر چه بر جا مانده ویران میشود روح من چون بادبان قایقی در افق ها دور و پنهان میشود

در افق ها دور و پنهان میشود 

مرگ من مانی سلیمانی روزی از این تلخ و شیرین روز ها

روز پوچی همچو روزان دگر سایه ای زین روز ها دیروز ها

دیگر پیکر سرد مرد مرا میفشارد خاک دامن گیر خاک

بی تو دور از ضربه های قلب تو قلب من میپوسد آنجا زیر خاک

قلب من میپوسد آنجا زیر خاک میرهم از خویش و میمانم

ز خویش هر چه بر جا مانده ویران میشود روح من چون بادبان قایقی در افق ها دور و پنهان میشود

در افق ها دور و پنهان میشود



 Maani Soleymani  Marge Man Lyric

ZibaMatn.IR

دانلود متن آهنگ مرگ من مانی سلیمانی

شعر آهنگ مرگ من مانی سلیمانی

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

متن ترانه مرگ من مانی سلیمانی

این متن آهنگ را با دوستان خود به اشتراک بگزارید