متن آهنگ صبح تویی محمد رضا مقدم

دست نسیم عطر گل خندتو راهیه دشت و دمنش میکنه

باز برای دله تو آسمون پیرهن آبیشو تنش میکنه پلکتو هر صبح که وا میکنی شهر بازم محو تماشا میشه

خوب نگاه کن تا ببینی چطور دنیا تویه نگاه تو جا میشه وقتی میشینی رو به روی دلم چایی لبخندتو دم میکنی

تا که بخواد حوصلمون سر بره زیر اجاق غمو کم میکنی وقتی میشینی رو به روی دلم چایی لبخندتو دم میکنی

تا که بخواد حوصلمون سر بره زیر اجاق غمو کم میکنی

وقای قلم مو شونه ی کوه ها رو طلا میکنه

وقتی که گلها همه صف میکشن دست تو سرخا رو جدا میکنه صبح همین لحظه هاست وقت قرار منو چشمای تو

چایی تازه دمه تو پای من خوردنو لبخند زدن پای تو وقتی میشینی رو به روی دلم چایی لبخندتو دم میکنی

تا که بخواد حوصلمون سر بره زیر اجاق غمو کم میکنی وقتی میشینی رو به روی دلم چایی لبخندتو دم میکنی

تا که بخواد حوصلمون سر بره زیر اجاق غمو کم میکنی وقتی میشینی رو به روی دلم چایی لبخندتو دم میکنی

تا که بخواد حوصلمون سر بره زیر اجاق غمو کم میکنی وقتی میشینی رو به روی دلم چایی لبخندتو دم میکنی

تا که بخواد حوصلمون سر بره زیر اجاق غمو کم میکنی



Mohamadreza Moghadam Sobh Toei Lyric

ZibaMatn.IR

دانلود متن آهنگ صبح تویی محمد رضا مقدم

شعر آهنگ صبح تویی محمد رضا مقدم

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

متن ترانه صبح تویی محمد رضا مقدم

این متن آهنگ را با دوستان خود به اشتراک بگزارید