حواست نیست نمیبینی چقدر حالم پریشونه حواسه تو کجا پرته یه جایی دور از این خونه
همش گریه همش دعوا همش قهریم چرا با هم چقد سنگینه بغضه تو چقد طولانیه ب.. مثله سابق دیگه نیستی منو کمتر دوسم داری دیگه خستگیامو هم از رو دوشم بر نمیداری
تو فرق کردی با اون روزا که قلبت خونه ی من بود
تو اون نیستی که یک روزی دلش دیوونه ی من بود
ما از احساسه هم دوریم که رویامون شده کابوس
که هر شب اشکه چشمامون میشه قد یه اقیانوس
نه لبخندی نه احساسی نه گرمای یه آغوشی داریم از یاد هم میریم تو تند باد فراموشی مثله سابق دیگه نیستی منو کمتر دوسم داری دیگه خستگیامو هم از رو دوشم بر نمیداری