من خاک را گوهر کنم و ای مطربان ای مطربان دف شما پر زر کنم
من غصه را شادی کنم گمراه را هادی کنم من گرگ را یوسف کنم من زهر را شکر کنم ای آسمان ای آسمان حیران تر از نرگس شوی ای آسمان ای آسمان حیران تر از نرگس شوی
چون خاک را عنبر کنم چون خار را عبهر کنم ای عقل کل ای عقل کل من غصه را شادی کنم
ای عقل کل ای عقل کل هر چی که گفتی صادقی حاکم تویی حاتم تویی من گفتو گو کمتر کنم
ای کافران ای کافران قفله شما را وا کنم زیرا که مطلق حاکمم مومن کنم کافر کنم من غصه را شادی کنم گمراه را هادی کنم من گرگ را یوسف کنم من زهر را شکر کنم ای آسمان ای آسمان حیران تر از نرگس ای آسمان ای آسمان حیران تر از نرگس شوی ای آسمان ای آسمان حیران تر از نرگس شوی
چون خاک را عنبر کنم چون خار را عبهر کنم ای عقل کل ای عقل کل من غصه را شادی کنم