متن آهنگ دیوانگی مجتبی معصومی

سپردم دست تو آرامشم را به جز تو از که خواهم خواهشم را

زدی آتش که خاکستر نشینم نمیبینی چگونه آتشم را شدم پیدا ز تو اما کجایی ندارم بیش از تاب جدایی

شده کابوس شبهای دل من بمانم منتظر اما نیایی اگر اینگونه میخواهی غمی نیست

مرا جز تو غمی و عالمی نیست تو میخواهی و این چیز کمی نیست

اگر اینگونه میخواهی غمی نیست

بسوزانم ولی نزدیک تر باش

از این دیوانگی ها باخبر باش اگر عشق شهر مجنونان دنیاست

بیا دیوانگی کن هم سفر باش تو که درمان و دردی ساحل من

ببین آخر چه کردی با دل من اگر بی تو خروشانم تو دانی

چه ها بر سرم آوردی دل من شدم پیدا ز تو اما کجایی ندارم بیش از تاب جدایی

شده کابوس شبهای دل من بمانم منتظر اما نیایی



Mojtaba Masoomi Divanegi Lyric

ZibaMatn.IR

دانلود متن آهنگ دیوانگی مجتبی معصومی

شعر آهنگ دیوانگی مجتبی معصومی

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

متن ترانه دیوانگی مجتبی معصومی

این متن آهنگ را با دوستان خود به اشتراک بگزارید