متن آهنگ مسافر محمد بهرامی

برو ولی چشمای من خیره به در میمونه

همیشه عاشق کسی که قدرتو نمیدونه داری میری خوشی که با تو از این خونه میره

یکی با درداش تو این خونست که نمیمیره برو ولی این لحظه های آخری بخند

نگات که میکنم چشاتو روم نبند نمیدونی تو این روزا دلم پر از درده

نمیدونی فکر رفتنتم دیوونم کرده

میدونم تو مسافری به یه شهر دور

من منتظر تو جاده های بی عبور برو دلت دیگه با من تو این خونه نبود

دل تو مثل دل من که دیوونه نبود بگو کی جز من میتونه که به پای تو بمونه

مسافری از این خونه جایی که هیشکی نمیدونه پر از بغض میشم دست تکون میدی

اشک میریزم بی هوا میری برو ولی این لحظه های آخری بخند

نگات که میکنم چشاتو روم نبند نمیدونی تو این روزا دلم پر از درده

نمیدونی فکر رفتنتم دیوونم کرده برو ولی چشمای من خیره به در میمونه

همیشه عاشق کسی که قدرتو نمیدونه داری میری خوشی که با تو از این خونه میره

یکی با درداش تو این خونست که نمیمیره برو ولی این لحظه های آخری بخند

نگات که میکنم چشاتو روم نبند



Mohammad Bahrami Mosafer Lyric

ZibaMatn.IR

دانلود متن آهنگ مسافر محمد بهرامی

شعر آهنگ مسافر محمد بهرامی

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

متن ترانه مسافر محمد بهرامی

این متن آهنگ را با دوستان خود به اشتراک بگزارید