متن آهنگ بت چین محمدرضا فلاح عسگری

همه شب ای در بر من تا به سحر بنشین

که دو چشم سیه و قامت تو برده ز من دلو دین همه ی هستیه من دله وابسته ی من به فدای نگهت

دگر آشفته مکن دله مجنونه مرا که شده خاک رهت به خدا جز یک همدم دل کندم از همه خلقه جهان بنشین ای دلدارم تا گویم از غمو درد نهان

همه شب آتش خیزد بی جانم از غم دوریه یار تو بیا و رحمی کن ای جانم بر دله زار و نزار

های بعد از تو در این جهان برای من بهانه ای در این زندگی نمانده از وفا نشانه ای

بیش از این جفا مکن مرا ز خود جدا مکن مرغ پرشکسته را به کام شب رها کن

وای از تو و وای از دله من زان آه بی حاصله من چه کنم زان که گلم از بر من رفت و غمم نشد دله دیوانه اگر هر چه کشید از تو و عشق تو بود

منم آن خار رهی که به شوق نگهی بنشینم به رهت

مشو از دیده نهان که بنوشم قدهی ز دو چشم سیه ات وای از تو و وای از دله من زان آه بی حاصله من



Mohammadreza Falah Asgari Bote Chin Lyric

ZibaMatn.IR

دانلود متن آهنگ بت چین محمدرضا فلاح عسگری

شعر آهنگ بت چین محمدرضا فلاح عسگری

امتیاز دهید
5.0 امتیاز از 1 رای

متن ترانه بت چین محمدرضا فلاح عسگری

این متن آهنگ را با دوستان خود به اشتراک بگزارید