دلت پیشه یکی دیگست که اینقدر سرد و مغروری حواست پیشه اون بوده خودت با من ولی زوری
یجوری دل بهش بستی که انگار مرد رویاته نمیدونی که اون فوقش یکی دو روزی همراهته واسه رفتن از این خونه یکم زوده بمون پیشم چی میخوای از یه دیوونه تو لب تر کن برات زوده بفهمی که چه کاری با خودت کردی
میفهمی اما وقتی که نمیشه دیگه برگردی نمیشه دیگه برگردی
دیگه حالا از اون روزا به جز حسرت چی می مونه پشیمون میشی میدونم ولی قلبم نمیتونه
تو این شبها که من تنهام تو با فکر کی میخوابی تمومت سهمه اون میشه من اینجا غرقه بیتابی واسه رفتن از این خونه یکم زوده بمون پیشم چی میخوای از یه دیوونه تو لب تر کن برات زوده بفهمی که چه کاری با خودت کردی
میفهمی اما وقتی که نمیشه دیگه برگردی نمیشه دیگه برگردی