شابد این بوده که من از تو جدا باشم تویه دلتنگیام تنها بازم دلتنگه تو باشم
یه وقتایی نگاه تو منو تا عمقه شب میبرد چشام بیخوابیشون میزد برام لالایی ام میخوند چه سوزی داره دل کندن از اون که عاشقش بودی از اونکه تویه راه عشق همیشه صادقش بودی
چه سوزی داری دل کندن از این رویای پژمرده نمیدونی که شاید اون تو رو از خاطرش برده
چجوری پر کنم جاتو نمیشه جای تو خالیست نمیری از هوای من هنوزم آسمون ابریست
هوایی شدی از دنیام بذار با تو رها باشم بذار تو عالم احساس همیشه عاشقت باشم چه سوزی داره دل کندن از اون که عاشقش بودی از اونکه تویه راه عشق همیشه صادقش بودی
چه سوزی داری دل کندن از این رویای پژمرده نمیدونی که شاید اون تو رو از خاطرش برده