متن آهنگ سیاهی حامد فلاح

وقتی صبح میرسه ماه آسمون

نفس لحظه ی آخر میکشه واسه این خسته ترین مرد زمین

آسمون چادر غم سر میکشه عمریه روزای من سرد و سیاست

از سفیدی ها شناختی ندارم هرجا میرم همه جا سیاهیه

واسه اینه که سیاه دوست دارم اول هرچی برام آخریه

افقم همیشه خاکستریه غیر این سیاهی رنگای دیگه

واسه من همیشه ناباوریه از همین روزنه ی سرد اتاق

میپره کودک چشمم تا دور خواب پرواز خوشی میبینم

خواب تا اوج رسیدن مغرور متلاشی شدن عاطفه رو

میبینم کم کم و گریه م میگیره گاهی گریه میشه بهترین دوا

جایی که عاطفه کم کم میمیره

پشت این پنجره ی ساکت و سرد

پر بغضم دارم آتیش میگیرم واسه تنهایی به دنیا اومدم

حالا هم تنهاتر از تنها میرم از همین روزنه ی سرد اتاق

میپره کودک چشمم تا دور خواب پرواز خوشی میبینم

خواب تا اوج رسیدن مغرور وقتی صبح میره ماه آسمون

نفس لحظه ی آخر میکشه واسه این خسته ترین مرد زمین

آسمون چادر غم سر میکشه



Hamed Fallah Siahi Lyric

ZibaMatn.IR

دانلود متن آهنگ سیاهی حامد فلاح

شعر آهنگ سیاهی حامد فلاح

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

متن ترانه سیاهی حامد فلاح

این متن آهنگ را با دوستان خود به اشتراک بگزارید