پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
چشای قرمز شده شو درک میکردمبا یه تهدید حرفشو تموم کرد و گفت:بالاخره یه روز یه جای می بینمت و اینبار، بی تفاوت از کنارت رد میشم :)...