پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
بوسه های نوبرانه اتدر دل سرمای زمستان️همچون چای داغ قوری مادربزرگعجیب می چسبدانقدر که دلم می خواهدمدام تکرارش کنم......
یکی باید باشداز جنس توپر از آرام، پر از عشق پر از سکوت محکم بغلم کندو آرام در گوشم بگویدخیالت راحت من خیال حضورت را به دنیانمی فروشم️...
یکی باید باشد از جنس تو از آرام ، پُر از عشق ، پُر از سکوتمحکم بغلم کند و آرام در گوشم بگوید :خیالت راحت ...من خیال حضورت را به دنیا نمیفروشم...
مرامیهمان خیال حضورت کنآن هم در یک عصر ﭘﺎﯾﯿﺰی ،آن هم در آلاچیق دنج آغوشت ... فکرش را بکنعجب عاشقانه نابی می شود ..!...
یکی باید باشد از جنس تو پر از آرام ، پُر از عشق ، پُر از سکوتمحکم بغلم کند و آرام در گوشم بگوید :خیالت راحت ...من خیال حضورت را به دنیا نمیفروشم...