زیبا متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن عاشقانه
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
اپلیکیشن
درباره
پشتیبانی
جستجو
×
متن
متن آهنگ
نوای راست پنجگاه
این صفحه اختصاص به نوشته های عاشقانه و عارفانه سولماز رضایی دارد
نه اینکه دیگر دیداری نباشد
که می دانم ملاقات ما به جهان دیگری موکول شد
و من تو را آنجا خواهم یافت در حالی که تمام دردهایت را پشت سر گذاشته ای
تو را به خاطر می سپارم با تصویری از آخرین لبخندت
و آن لبخند بدون درد را هزار بار در چشمانم قاب می کن...
متن سولماز رضایی
در من ،یک تو افسونگر نهفته است
ساحری که میتواند جهانی به در انحصار خود در بیاورد
این من نیستم که می خواهد چرخ دنیا را بچرخاند
این تویی که قوت بازوانم شده ای
برای رسیدن به هر آنچه رویای توست
سازهای آبی سولماز رضایی...
متن سولماز رضایی
حرف های من تمام آن چیزی است که دلم می گوید
دل حساب و کتاب ندارد
دل اصلا منطق نمی فهمد
دل قاعده و قانون نمی شناسد
دل فقط تو را می خواهد
سازهای آبی سولمازرضایی...
متن سولماز رضایی
یادت می آید گفتی عاشق عکاسی بودی و من گفتم من عاشق کفشهای ورنی دخترانه امر
می خواهند کفش ورنی سفید بپوشم
می دوم
می دوم
به گذشته
به دور
دور
دور
چه می دانی شاید سال های دور
وقتی تو عکاسی می کردی من اشتباهی در عکست افتاده باشم
حالا ...
متن سولماز رضایی
نا کجا آباد بر هیچ نقشه ای ثبت نشده
نا کجا آباد تقویم ندارد
در ناکجا آباد زمین دور خورشید نمی چرخد
روز و ماه و سال شکل نمی گیرد
نا کجا آبادی ها نمی میرند ،زنده هم نمی شوند
نا کجا آباد عالمی است پنهان شده در پستوی روح های سرگردانی که
زم...
متن سولماز رضایی
کاش شاعری پیدا می شد
در شعرهایش آدرس نا کجا آباد را می داد
می دانم عصر شاعری گذشته ،اما جستجوهای مجازی هم آدرس نا کجارا نمی توانم پیدا کنم
نا کجا آباد جایی که در آن نه در رویا
که در بیداری تو را ملاقات خواهم کرد
سازهای آبی سولماز رضا...
متن سولماز رضایی
مهم نیست تقویم چه روزی را نشان می دهد
زمستان باشد یا تابستان فرقی ندارد
کجای این کره خاکی باشیم
چه قرنی باشد
وقتی تو بیایی و چمدانت را باز کنی و بگویی دیگر نمی روم
آن لحظه ،سال تحویل می شود
قرن عوض می شود
اصلا بهار می شود
و همه چیز دو...
متن سولماز رضایی
اگر می خواهی بی جنگ و
بی سلاح کسی را نابود کنی
امیدش را از او بگیر
امید آخرین سنگر هر انسان است که اگر شکسته شود بعد از آن هر چه پیش آید چون نهادن بذر در شوره زار است.
آن سه روز سولماز رضایی...
متن سولماز رضایی
خواب دیدم
نمی دانم چه زمان بود
دیر بود یا زود ،اما دردها تمام شده بود ....
خواب دیدم
تنهایی کسی را ،صدایی پایی شکست
خواب دیدم
خانه را چشم هایش روشن کرد و نفس هایش گرم
صورتش را ندیدم
اما سایه آن که آمده بود چقدر شبیه تو بود و خانه ش...
متن سولماز رضایی
اینجا همه چیز مهیاست
مثل خانه ای آراسته و آماده
مثل آخرین شاهکار یک نقاش
مثل آخرین قطعه یک سمفونی
اما چیزی کم است
چیزی مثل چراغ که خانه را خانه کند
مثل امضای پای تابلو
مثل آخرین نت
چه دوری و چه همه چیز بی تو کم است
سازهای آ...
متن سولماز رضایی
سکوت می کنم
لب باز کنم همه می فهمند
حتی حرفهایم بوی تو را می دهند
سازهای آبی سولماز رضایی...
متن سولماز رضایی
شاید باید امشب کسی آهسته از کنارت رد می شد و در گوشت می خواند:
می شود تمام پایانها را تغییر داد
سازهای آبی سولماز رضایی...
متن سولماز رضایی
دلم آشوب است
انگار که داری از دستم می روی
انگار نه انگار که هرگز نداشتمت
هر لحظه می اندیشم
به نداشتنت
و باز هم خیال می کنم انگار درست همین لحظه است که از دستم می روی…..
سازهای آبی سولماز رضایی...
متن سولماز رضایی
آخر این بی خوابی ها هلاکم می کند
حالا که نیستی تا در آغوشت آرام بخوابم
باید به خوابم بیایی ،تا من تا ابد بخوابم و بخوابم و بخوابم .........
سازهای آبی سولماز رضایی...
متن سولماز رضایی
تو عشق را خوب می شناسی ،میدانی عشق نباید حادثه ای لحظه ای باشد
کاری می کنی که آرام آرام کسی عاشقت شود و بعد ذره ذره دلش برایت آب شود
کاری میکنی که آدم به خودش بیاید ،ببیند که هیچ چیز برایش نمانده جز تو
تو ساحر بزرک روح کوچک منی
سازهای آبی سو...
متن سولماز رضایی
هماهنگی و همراهی جان و جسم برای داشتن احساس خوشبختی کافیست
وقتی در کنار کسی هستی
اما روحت در جای دیگری پرسه می زند تو هرگز شاد کام نخواهی بود
از همین روست که بدن را قفس تعبیر کرده اند و تو را مرغ باغ ملکوت
آن سه روز سولماز رضایی...
متن سولماز رضایی
خود را در محضر تو جستجو می کنم
انگار هر چه بیشتر به تو نزدیک می شوم ،جان حقیقی ام را بیشتر می شناسم
نزدیک تر بخواه من را
سینه ات را بشکاف و مرا در آن جای بده
که برای من حیاتی جز این نخواهد بود
آن سه روز سولماز رضایی...
متن سولماز رضایی
رفتارهای متناقضی که از هر آدمی سر می زند
ریشه در جایی در اعماق وجودش دارد
نیازی که براورده نشده و حسرتی که ماندگار است
آن سه روز -سولماز رضایی...
متن سولماز رضایی
تاریکی مطلق ،معنایش ندیدن است و این دلیلی بر نیستی ،نیست
همانطور که نور مفهوم تمام هستی نیست
و خدا در تاریک ترین نقطه به استقبال دانایان رفته
آن سه روز سولماز رضایی...
متن سولماز رضایی
جمعه ها دلگیر نیست
هیچ روزی دلگیر نیست
دلگیری نسبتی است که از درون انسان بر می خیزد
اگر قرار است دل گیر باشد
چه فرقی می کند بین شنبه های انتظار و جمعه های بی قرار
باید برای بی قراری ها فکری کرد ،نه جمعه ها
سازهای آبی سولماز رضایی...
متن سولماز رضایی
سکوت می کنم
لب باز کنم همه می فهمند
حتی حرفهایم بوی تو را می دهند
سازهای آبی سولماز رضایی...
متن سولماز رضایی
جهان بی ابتدا
و بی منتهاست
مداری دارد و مرکزی
درست آنجا که گمان می کنی نقطه ِپایان است
حرکتی دیگر آغاز می شود
پایان پیش درامد است
پایان تنها نقطه تغییر است
از حالتی به حالت دیگر
پایان مبارک است
آن سه روز-سولماز رضایی...
متن سولماز رضایی
ملاقات تو رازی آتش افروز و سکر آور است
آرزویی در پس هر لحظه و جاذبه ای مدام
مجموعه ای از لطیف ترین بهانه های زندگی
اینگونه است که تو را ساده و بیشمار
دوست دارم و صدای سخنت را که ...
از صدای سخن عشق ندیدم خوش تر ……
سازهای آبی سولمازرضایی...
متن سولماز رضایی
اصولا اتفاق مبارک دوست داشتن تو هم ، از سر ندانستن بود
که اگر می دانستم جسارت آن را پیدا نمی کردم
دوست داشتن تو پلی بود که قرار است مرا به جهانی دیگر هدایت کند.
سازهای آبی سولماز رضایی...
متن سولماز رضایی
بیدار شدم
خواب تو را می دیدم
مهم نبود چه خوابی بود
بعد از آن اولین احساسی که در بیداری تجربه کردم فقط دلتنگی برای خوابیدن بود
سازهای آبی سولماز رضایی...
متن سولماز رضایی
و آن زمان که انسان به زیارت خویش نایل آید
واژها به هم می ریزند و دوری و نزدیکی رنگ می بازند
بعید ،ممکن می شود و این خداست که در معبد جان به زیارت بنده می آید ...
آن سه روز سولماز رضایی...
متن سولماز رضایی
و \انسان\
خود اسم اعظم خداست
که تمام هستی را در رگ و ریشه اش پنهان کرده
در هر انسان خدایی با تمام صفاتش نهفته است
سازهای آبی سولماز رضایی...
متن سولماز رضایی
دیر یا زود این سد شکسته خواهد شد
دیریا زود این آتشفشان بیدار می شود
دیر یا زود آنچه در سینه ام پنهان است فاش خواهد شد
و تو میمانی و عشقی سوزان و جاری در جهان که حامل رازی نهان است
سازهای آبی سولماز رضایی...
متن سولماز رضایی
عشق و آب و کلمه
هر سه جاری می شوند
بدون اصرار ،بدون تردید ،بدون جوهر
عشق ،اگر عشق باشد می جوشد و می خورشد و عاشق تنها نظاره می کند که عشق خودش وسط معرکه است
همچون آب
همچون کلمه که معلوم نیست در چه زمان و در چه مکان و از کدام دهان بیرون م...
متن سولماز رضایی
لبریز از توام ، هر چند دور
تو را در هر نفسم احساس می کنم
و چه جانی نزدیک تر از تو
سازهای آبی سولماز رضایی...
متن سولماز رضایی
ادامه