متن آهنگ گیسوی تو سامان خسروی

دیوانه منم خسته منم تو وفادار نبودی از بهر دله عاشقه من یار نبودی

چون میشنوی از بر سوگند بر مهلکه ی کوی دلم چاره نبودی تو یار نبودی غمخوار نبودی بر آتش بیتاب دلم چاره نبودی

تو یار نبودی غمخوار نبودی بر آتش بیتاب دلم چاره نبودی دلداده منم ساده منم تو دلدار نبودی آنی که برد از دله من جان نبودی

چون میشنوی از بر سوگند بر آتشه بیتاب دلم چاره نبودی

آن عاشق دل خسته که بنشسته ز کوی ات آنی که چنان از تو برد دل که نگوید

بر بی سر و سامانی این عهد تو سوگند کین هر دو جهان از ستمو جور تو گوید تو یار نبودی غمخوار نبودی بر آتش بیتاب دلم چاره نبودی

تو یار نبودی غمخوار نبودی بر آتش بیتاب دلم چاره نبودی تو یار نبودی غمخوار نبودی بر آتش بیتاب دلم چاره نبودی

تو یار نبودی غمخوار نبودی بر آتش بیتاب دلم چاره نبودی



Saman Khosravi Gisoye to Lyric

ZibaMatn.IR

دانلود متن آهنگ گیسوی تو سامان خسروی

شعر آهنگ گیسوی تو سامان خسروی

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

متن ترانه گیسوی تو سامان خسروی

این متن آهنگ را با دوستان خود به اشتراک بگزارید