منو خاطراته تو منو این منو این صدایی که گرفته از بس که به تو گفته نرو
تو و بی وفاییات تو و تردید نگاهت تو با اون لحظه ی آخری که میلرزه صدات اینا مثله آتیش دلو میسوزونه زندگی ویرونه تو چشام بارونه تو کجایی الان خدا میدونه دلم گرفته از درد گریه چشمامو تر کرد هر جا که هستی برگرد
دلم گرفته از درد گریه چشمامو تر کرد هر جا که هستی برگرد
وقتی نیستی دلم هیچی نمیخواد حتی از قدم زدن , از قدم زدن بدم میاد
بی تو زندگی پرامو بسته بی تو این بن بست بن بست دلم گرفته از درد گریه چشمامو تر کرد هر جا که هستی برگرد
دلم گرفته از درد گریه چشمامو تر کرد هر جا که هستی برگرد