شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
ساعت یکِ نصفه شبه ، امّا چشام هَم نمیاد !انگاری گیتارِ صِدام ، یه زخمهی تازه میخواد !تو روزگارِ والیوم ، چشمِ نَخُفته نوبَره !خُورُ پُفِ ثانیهها ، حوصلهمُ سَر میبَره !گربهها دعوا میکنن ، بالای دیوار ، دوباره !هیچکس دیگه حوصلهی شبزندهداری نداره !ستارهها کاغذیاَن ! زنجره ساز نمیزنه !وقتِ سکوتِ آینه نیست ! موقعِ فریادِ منه !والیوم دَه پلکِ کوچهها رُ بسته ! اِی اَم...