زیبا متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن عاشقانه
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
اپلیکیشن
درباره
پشتیبانی
جستجو
×
متن
متن آهنگ
زانا کوردستانی
لە ئەلبوومی ژیانی هەمووماندا،
وێنەیەک هەیە،
که وێنەگەرەکەیمان
لە خۆمان خۆشتر ده وێت...!
◇
میان آلبوم زندگی همه ی ما،
عکسی هست،
که عکاسش را
از خودمان بیشتر دوست داریم...!
شعر: توانا امین
برگردان: زانا کوردستانی...
متن شعر کوتاه
حەزم لە ماڵێکە پەنجەرەکانی گەورەبن؛
هەست دەکەم ئێمە دروستکراوین
تا تەماشا بکەین...
◇
دوست دارم تمام خانه ها پنجره های بزرگی داشته باشند،
ایمان دارم که ما خلق شده ایم
تا از دیدنی های جهان لذت ببریم.
شعر:توانا امین
برگردان: زانا کوردستانی...
متن شعر کوتاه
تنها تویی که
از دهانم بیرون می آیی،
دهانم را هم
که ببندند.
زانا کوردستانی...
متن زانا کوردستانی
-ابرکوه،
-الشتر،
- بیستون...
آه!
هر جا گذرم می اُفتد،
می بینمت!
***
تو؛
--همه جا با منی!
زانا کوردستانی...
متن زانا کوردستانی
من،،،
پرنده ام،
گلبوته ام...
اگرچه؛
شبیه تنهایی
--بی حجم !...
متن زانا کوردستانی
تاول پاهای رفتگر پیر،
وُ
زخم و زگیلِ دست هایش
قصه ی دوستت دارم را
با دو قرصِ نان-
به خانه می برد
تا،،،
هر شب همسرش
با پاشوره ای از عشق،
التیامش دهد!
زانا کوردستانی...
متن زانا کوردستانی
پیراهنت،،،
با نسیم تکان می خورد
میان چمنزار،
(در هیئتِ سوسن و سنبل)
وَ من،
به شوقِ رسیدن به تو
پروانه می شوم!...
متن زانا کوردستانی
لکه ی ماه وُ،
قطره قطره ستاره-
روی پیراهنِ شب پاشید.
من اما؛
به طلوع خورشید می اندیشم
که سحرگاهان،
پیرهنِ شب بدراند!.
زانا کوردستانی...
متن زانا کوردستانی
من،،،
دورترین کوچه ی دنیا را
پیمودم وُ،
تو
در جستجویم،
راه خانه ات را گم کرده بودی!
راستی؛
که گفته بود؟!
دو خط موازی هرگز به هم نمی رسند؟...
متن زانا کوردستانی
کاش،،،
تنهایی نام دیگری داشت!
مثلن ایست قلبی،
--مرگ،
یا نابودی!
شاید؛
کسی،
کسی را تنها نمی گذاشت!...
متن زانا کوردستانی
باران را به یغما بردند
باد های غارتگر...
...
بوته های دشت
با شاخه های ملتمس
تشنه ایستاده اند،
--به نماز باران!...
متن زانا کوردستانی
می بینمت وُ؛
به لکنت می افتد - زبانم!
...
نبضِ کلافه ی من،
یورتمه اش می گیرد
و در گوشه ای از اعماق گلویم
شعرهای عاشقانه ی معاصر
گیر می افتند...
...
هرگز نفهمیدم چرا؟!...
متن زانا کوردستانی
اسیر شبکده بودیم که،
ستاره ای تابناک
--در سیاهی خَلید!
و من اما،،،
لبریز از خلسه ای نوشین
--هیچ نفهمیدم
که تو
در (هجرت) از این تاریکی
قلبم را می بردی!...
متن زانا کوردستانی
مادرم مُرد
اما هنوز میان باغچه جوانه می زند!
شکوفه می دهد؛
سیب می شود وُ
می گوید: بخور، نوش جان!
-زانا کوردستانی...
متن زانا کوردستانی
به راه می نگرم وُ
--آه می کشم!
آخرین آرزویم،
آمدن توست.
-زانا کوردستانی...
متن زانا کوردستانی
پرنده بودن
چه خوب است؛
بی گذرنامه همه جا می روی!...
متن زانا کوردستانی
توی آسمان می رقصید؛
پنجره را که بستم
--ماه مُرد!...
متن زانا کوردستانی
کوچه ها،
خیابان ها وُ
تمام خانه های این شهر
باردار سکوتی سنگین اند!
با زمزمه ی قدم هایت
--فارغشان کن....
متن زانا کوردستانی
تورقی جان کاه!
عکس های این آلبوم
پر شده است؛
--از تنهایی....
متن زانا کوردستانی
رفتن تو رفتن نبود
مرگ بود
داد و بیداد کردن دل بود.
شعر: تنها محمد
برگردان: زانا کوردستانی...
متن شعر کوتاه
دلتنگتم و
درد اینجا نبودنت را
با فریادی از ته دل به همه ی دنیا خواهم فهماند.
شعر: تنها محمد
برگردان: زانا کوردستانی...
متن شعر کوتاه
روزها و شب های بسیاری ست، از خدا می خواهم
با بی تو بودن امتحانم نکند!
من الان هم از آن مرگ همیشگی می ترسم!
شعر: تنها محمد
برگردان: زانا کوردستانی...
متن شعر کوتاه
دوباره کسی می آید که برود
سهمی برای تمام روزهای مردنت را جا می گذارد و نمی کشدت،
اما میان مرگ و زندگی شکنجه ات می کند.
شعر: تنها محمد
برگردان: زانا کوردستانی...
متن شعر کوتاه
مادربزرگم می گفت: دوری از مردم
در این زمانه، سبب نزدیکی به خداست!
درست می گفت!
مردم این زمانه
درباره ی همه چیز زندگی ات سوال می کنند،
جز حال و روزت.
شعر: تنها محمد
برگردان: زانا کوردستانی...
متن شعر کوتاه
عزرائیل،
موعد مرگ کسی را نمی گوید،
وگرنه به من می گفت:
زمان فراموش کردن تو
در زندگی و جان و مال و حال من
مرگم ساعت چند است؟!
شعر: تنها محمد
برگردان: زانا کوردستانی...
متن شعر کوتاه
کفشی در دهانت باشد، بهتر است
تا اینکه زبانی باشد که با آن دروغ بگوئی.
شعر: تنها محمد
برگردان: زانا کوردستانی...
متن شعر کوتاه
راحت می توانم فراموشت کنم
اما نیاز هم دارم که
چیزی بزرگ تر از دنیا داشته باشم
تا بتوانم درد دوری تو را در آن جای بدهم
شعر: تنها محمد
برگردان: زانا کوردستانی...
متن شعر کوتاه
باید پیشم برگردی،
وسعت نبودنت، همچون چشم حریص مردم است،
به هیچ چیز پر نمی شود!
شعر: تنها محمد
برگردان: زانا کوردستانی...
متن شعر کوتاه
دلم لذت عاشقی های گذشتگان را نخواهد چشید
کاش مثل پدربزرگم بودم برایت،
که یک تار سپید موی مادربزرگم،
نصفی از موهای سرش را چون برف سپید کرد!
شعر: تنها محمد
برگردان: زانا کوردستانی...
متن شعر کوتاه
بی باک نیستم،
اما اگر کسی آرزوی رفتن از زندگی مرا داشته باشد
تمام دیوارها را برایش پل عبور می کنم.
شعر: تنها محمد
برگردان: زانا کوردستانی...
متن شعر کوتاه
ادامه