زیبا متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن عاشقانه
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
اپلیکیشن
درباره
پشتیبانی
جستجو
×
متن
متن آهنگ
الههی احساس
فشردهای از سرودهها و دل سرودههای زهرا حکیمیبافقی متخلص به: الههی احساس.
در شعرِ دلم، زایشِ احساس،
عیان است؛
همچون تپشی که: زِ دلِ مهر،
وزان است؛
مهر آمد و خورشیدِ محبّت زده چشمک،
بر روی دلِ من که چو پاییز،
خزان است!
زهرا حکیمی بافقی (کتاب دل گویه های بانوی احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
🍂
در نبضِ دلم، جز تو نباشد، تبِ کس!
در سینه ام از تو، بتپد، موجِ نفس!
پاییز شد احساسِ دلم، در غمِ هجر؛
با مهر، بیا و، به دلِ زار، برس!
زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
🍁 پاییزانه
🍂...
متن زهرا حکیمی بافقی
گُل بیز، دل از: رویشِ جان خیز شده؛
سرریز، دل از: شورشِ یک ریز شده؛
با شوقِ تو را دیدن و حس برچیدن،
بر قامتِ من، لباسِ پاییز شده!
زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
پاییزانه
🍂🍁🍂...
متن زهرا حکیمی بافقی
گُل بوسه ی احساسِ تو شورانگیز است؛
مشتاق به چیدنش، دلِ پالیز است؛
از رویشِ شورِ مِهر، در دیدنِ تو،
پیراهنِ زردی به تنِ پاییز است!
زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
پاییزانه
🍂🍁🍂...
متن زهرا حکیمی بافقی
پاییزِ دل انگیز و گُلِ حسّ صفا؛
بی تابی و بی خوابیِ نبضِ دلِ ما؛
من، منتظرِ بوسه ی بارانیِ تو؛
تو، منقلب از، رویشِ رویای وفا!
زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
پاییزانه
🍂🍁🍂...
متن زهرا حکیمی بافقی
دلم بود از، نهالِ غم، چنان پاییز؛
محبّت، چشمکی زد؛ غصّه شد ناچیز؛
بیا، در باغِ قلبم؛ تا ببینی که:
دل از، سبزینه ی احساس شد لبریز!
زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
بستری کو تا دلم، احساسِ زیبایی کند،
هر دم از، حسّ ترِ آرامشِ سرریزِ مهر؟!
گر بهارِ بوسه ات، دل را شکوفا کرده بود،
غنچه ی قلبم نمی شد خشک در پاییزِ مهر!
زهرا حکیمی بافقی، برشی از یک غزل، کتاب نوای احساس....
متن زهرا حکیمی بافقی
پیراهنِ زردِ شوق را پوشیدم؛
پُرشور، برای دیدنت، کوشیدم؛
با دیدنِ تو، قرمزِ قلبم حس کرد:
از دامنِ سبزِ عاطفه، جوشیدم!
زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
پاییزانه
🍂🍁🍂...
متن زهرا حکیمی بافقی
پاییز برایم تپشِ خاطره هاست؛
هر رنگِ قشنگش، جهشِ مهر و وفاست؛
دنیای دلم، حسّ غریبی دارد؛
انگار در این فصل، دل از غصّه رهاست!
زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
🍁🍂...
متن زهرا حکیمی بافقی
🍂🍁🍂
صفا دارد گلی، پُرحسّ و خوشبو؛
که می روید به یکرنگی، زِ هر سو!
زمین می افتد آخر، برگِ پاییز؛
زِ بس رنگی شده، سرتاسرِ او!
زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
🍁پاییزانه🍁
🍂🍁🍂...
متن زهرا حکیمی بافقی
همین مهری، که دل را برده از دست،
به سانِ برگِ پاییزی که زردست،
نهانِ دفترِ دل، پاره کرده ست؛
قسم بر محوِ احساسات خورده ست!
زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
شد کارِ دل از، هجرِ رخت، خوردنِ غم؛
از این همه غم، سروِ قدم هم، شده خم؛
گردیده خزان، حسّ نهان از غمِ مهر؛
مهری به دلم بازبدم؛ ماهرخم!
زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
🍁 پاییزانه
🍂...
متن زهرا حکیمی بافقی
🍂🍁🍂
میانِ برگ، برگ مهربانی،
نوشتم حسّ دل؛ تا تو، بخوانی؛
نوشتم که دلم، فصل انار است؛
تو پاییزی؛ که آن را، می تکانی!
زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)
🍁پاییزانه ها
🍂🍁🍂...
متن زهرا حکیمی بافقی
شکوه عشق در چشمت عیان است
سرور مهر در حسّت نهان است
تو را نور است و زیبایی ست ماوا
درونت آیه ی دل نغمه خوان است
زهرا حکیمی بافقی
الف احساس
🌿❤️🌿...
متن زهرا حکیمی بافقی
درونم شعله ی دل شد فروزان؛
پس از آن این چنین حس کردم آسان:
در احساس دل پروانه ای ام،
تو را من دوست دارم با تب جان!
زهرا حکیمی بافقی
الف احساس
🌿❤️🌿...
متن زهرا حکیمی بافقی
آری اگر غم نبود،
تنهاترین بود دل!
زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
✍ تو هیچ وقت نبودی...
وقتی نرم نرمک،
به کوچه باغ احساسم سرک می کشی؛
و می گویی:
«هستی؟»
هستی ام زیر و رو می شود؛
دریای درونم آشوب می گردد؛
طوفان می دمد،
در بند، بندِ وجودم؛
امّا، چو بازمی نگرم،
می بینم تو نیستی؛
و فقط،
سایه ی توست؛
...
متن زهرا حکیمی بافقی
گشته ام آتش نشین از رفتنت؛
می ترسم تاخیر کند قطارِ آمدنت،
پیوسته ی ریل های احساسم را؛
و جز ریزشِ ریه هایی از دود،
هیچ نماند از رگه های هستی ام برجای؛
بازآی!
زهرا حکیمی بافقی (کتاب ترنّم احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
ترسِ توست:
فراموش کنی خودت را؛
ترسِ من:
فراموش کنم تو را!
زهرا حکیمی بافقی (کتاب ترنّم احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
ثانیه هایم بی تابانه می خواهندت؛
تو که نمی دانی؛
و من،
بعد از این،
از سکوت سرشار خواهم گشت!
زهرا حکیمی بافقی (کتاب ترنّم احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
سرشارم از شمیمِ خواستنت!
زهرا حکیمی بافقی (کتاب ترنّم احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
تو هیچ وقت نبودی؛
حتّی در دلِ آن شب ها،
که تا قلبِ سپیده،
به مِهرِ دیدارت،
ستاره شمردم!
زهرا حکیمی بافقی (کتاب ترنّم احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
بگو تا چند دریای دیگر
تلاطمِ درونم
باید طوفانی باشد؟
بگو تا چند موج دیگر
باید اوج بگیرد
سرکوبیِ ساحلِ احساسم؟
بگو تا چند؟
زهرا حکیمی بافقی (کتاب ترنّم احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
چقدر قلب شود
دگرگونیِ دلِ من؟
زهرا حکیمی بافقی (کتاب ترنّم احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
چقدر مات شود شطرنجِ دلم
شاهِ رُخت را؟
تا کی ماهی قلبم
در شطّ رنج
شناور باشد؟
زهرا حکیمی بافقی (کتاب ترنّم احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
چقدر محو شوم هر روز
در تکراری های دل؟
چقدر محو شوم هر روز
در مات های آیینه ی احساسم؟
زهرا حکیمی بافقی (کتاب ترنّم احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
چرا عطش می گذارد
دلم را
در انتطاری مات؟
زهرا حکیمی بافقی (کتاب ترنّم احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
چرا نمی شود تمام
سرایشِ احساس؟
چرا واژه نمی رساند
نارساییِ دلم را؟
زهرا حکیمی بافقی (کتاب ترنّم احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
چقدر بی تاب باشد
تابشِ شیدِ درونم؟
چقدر بی تابانه
تلالو بزند
خورشیدِ دلِ پرخونم؟
زهرا حکیمی بافقی (کتاب ترنّم احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
چقدر بنویسم
از عشقی
که پرکرده است
گل دشتِ وجودم را؟
چقدر واژه شود دلِ من
دردهای نهانش را؟
چقدر احساس بکارم
تا محبّت بر دهد؟
زهرا حکیمی بافقی (کتاب ترنّم احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
ادامه