زیبا متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن عاشقانه
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
اپلیکیشن
درباره
پشتیبانی
جستجو
×
متن
متن آهنگ
الههی احساس
فشردهای از سرودهها و دل سرودههای زهرا حکیمیبافقی متخلص به: الههی احساس.
تا خدا هست میان دلمان/
فارغیم از غم آب و غم نان/
زیرِ بارِ نگهِ شب نرویم /
واژه سازِ تبِ ظلمت نشویم/
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
در احساسم نهفته هُرمِ مِهری/
که می سوزاند اندامِ نهان را/
زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
از غصّه ها آزرده ام؛
از گریه ها پژمرده ام؛
از دستِ غم بر گُرده ام،
صد زخمِ کاری خورده ام؛
امّا هنوز احساس را،
دستِ جفا نسپرده ام!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (کوتاه سروده ها)...
متن زهرا حکیمی بافقی
درکم کن و، ترکم نکن؛ یار/
تر کم نشد چشمم برایت/
بنگر چه سان با جان نشسته/
سرتاسرِ حسّم به پایت/
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (بندی از یک چهارپاره)...
متن زهرا حکیمی بافقی
بکش دست از سرم یارا؛ بکش یا بر سرم دستی
لبالب کن مرا از باده یا خالی کن از مستی
نوازش کن مرا با مِهر؛ یا... درگیرِ غم ها کن
هر آن گونه، که می خواهی، تو با حسّ دلم تا کن
دلم رقصد به هر سازی، که می سازی برای من
فقط باش و، نِما سایه، صفا را بر ...
متن زهرا حکیمی بافقی
گرمای نفَس، خفته در احساسِ ترِ توست/
گرمایشِ جان از گُلِ قند و، شکرِ توست/
از عاطفه ی پُرتبِ «تو»، من چه بگویم/
در سنبله جای تپشِ شهرِورِ توست/
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
شهریورِ شورشگرِ احساسِ تو دریاست/
پیوسته پُر از، صد تپشِ خاطره افزاست/
نارنجیِ رویای دلت، جنسِ گُلِ هور/
خورشیدصفت، نقش گرفته ست و چه زیباست/
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
امردادی:
می شود گفت، با صفای جان
هر کجا، از سرور، بنیادی ست؟
می شود با هوای دل، حس کرد
سینه سرشارِ آبِ آزادی ست؟
کاش می شد؛ نمی شود؛ امّا
وقتی احساسِ جانِ شورش زا
مملو است از، سرایشِ غم ها
بی قرار از، جفای بیدادی ست
ظلمِ بی حد، تمامِ د...
متن زهرا حکیمی بافقی
حسّ مردادِ عطش:
جوششِ موجِ تپش، تکرار شد
حسّ مردادِ عطش، تبدار شد
دخترِ احساسِ رویای دلم
از ازل، با مِهرِ تو، بیدار شد
من به دنیا آمدم؛ تا بشنوم
گرمیِ مهری که با دل، یار شد
هُرمِ سینه، آتشی شد پُرشرار
سوزشِ نبضِ دلم، بسیار شد
لحظه...
متن زهرا حکیمی بافقی
من به دنیا آمدم؛ تا بشنوم/
گرمیِ مهری که با دل، یار شد/
زهرا حکیمی بافقی (کتاب نوای احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
لحظه های گرمِ احساساتِ من/
داغ تر، از بوسه های یار شد/
در انارستانِ داغ بوسه ها/
سینه از سرخی، چنان گلنار شد/
زهرا حکیمی بافقی (کتاب نوای احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
وقتی از دل می نوشت این سرنوشت/
نقطه ی دل، خارج از پرگار شد/
زهرا حکیمی بافقی (کتاب نوای احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
آرزو بود آن چه از دل گفته ام/
حسّ غم، در سینه ام، انبار شد/
آرزو مانده، به قلبم؛ تا که دوست/
بشنود حرفِ دلی که: خوار شد/
زهرا حکیمی بافقی (کتاب نوای احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
در قمارِ زندگانی شد خُمار/
چشمِ احساسی که در ره، تار شد...
زهرا حکیمی بافقی (کتاب نوای احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
آرزو مانده به قلبم تا که دوست/
بشنود حرفِ دلی که: خوار شد/
خارِ غم در پای قلبم می رود/
هرکجا پا می نهم پُرخار شد/
زهرا حکیمی بافقی (کتاب نوای احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
می شود گفت، با صفای جان/
هر کجا، از سرور، بنیادی ست؟/
می شود با هوای دل، حس کرد،
سینه سرشارِ آبِ آزادی ست؟/
کاش می شد؛ نمی شود؛ امّا،/ وقتی احساسِ جانِ شورش زا/
مملو است از، سرایشِ غم ها؛/ بی قرار از، جفای بیدادی ست/
شاعر: زهرا حکیمی بافقی،...
متن زهرا حکیمی بافقی
ظلمِ بی حد، تمامِ دنیا را،/ کرده تاراج و رفته از هر جا/
التهابی که می سروده، از،/ حسّ نابی که محوِ فریادی ست/
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
از رگِ خوابِ چشمه ی رویا،/ رفته نابِ جنونِ ناپیدا/
خوابِ شیرینِ عاطفه، هر دم،/ در پیِ پلک های فرهادی ست/
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
رفته از خاطرِ نهان، شادی؛/ نیست در پیکرِ جهان، شادی/
نیست در جامِ آسمان، شادی؛/ گرچه رقصِ بهار و خردادی ست/
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
رفته آری، چو شورشِ آتش/ از دلِ خاکِ سینه ی سرکش/
آبِ احساسِ آرزو؛ بی شک/ خانه ی دل، چو نقشِ بر بادی ست/
زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
شورِ رویای این زنِ تنها/ کاش چونان شقایقی زیبا/
سرخ می ماند و با تبی گیرا/ می سرود از، دلی که مردادی ست/
زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
دفترِ خاطره، کنون دارد/
می نویسد: دلم جنون دارد/
دخترِ عاطفه، اَمردادی ست/
پس چرا مرده در غمِ شادی ست؟
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
شده، محصورِ دستِ غم، فضای دشت های باز؛
هزارآوای احساسم، گرفتارِ هزاران باز!
از آن روزی، که «تو»، رفتی، از این خانه، به یک باره،
به رویم بسته شد شادی؛ ولی درهای غصّه، باز!
زهرا حکیمی بافقی، برشی از غزل ۱۶۴، کتاب نوای احساس.
«باز»: آرایه ی جناس تا...
متن زهرا حکیمی بافقی
به گوشه، گوشه ی جانم، شکفته، بوته های بغض؛
درونِ دشتِ دل گشته ست، صدها غنچه ی غم، باز!
شُکوهِ شِکوه های دل، زدوده، کوهِ صبرم را؛
شکیبا می شود قلبم؛ اگر باشی کنارم باز!
زهرا حکیمی بافقی، برشی از غزل ۱۶۴، کتاب نوای احساس.
«باز»: آرایه ی جناس تام....
متن زهرا حکیمی بافقی
نشو راضی که باز افتم، من از آغوشِ پُرمهرت؛
بیا بگشا به روی دل، دوباره، دست های باز!
در آغوشت، مرا بِفشار با، احساسِ نابِ خویش؛
بکن، مجنون تر این، لیلای شیدا گشته و، دلباز!
زهرا حکیمی بافقی، غزل ۱۶۴، کتاب نوای احساس....
متن زهرا حکیمی بافقی
دشتِ احساسِ مرا، پر کرده بوی خاطراتت؛
شورِ قلبم می تپد در، آرزوی خاطراتت!
شک نکن، هستی دمادم، در میانِ باغِ جانم؛
بس شمیمِ مهر دارد، جامِ بوی خاطراتت!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی، کتاب آوای احساس....
متن زهرا حکیمی بافقی
جستجو کردم تو را، با شورشِ همواره ی جان؛
شد نهان، همرنگِ بحر از، جستجوی خاطراتت!
هر زمان، شورِ دلم، مهرِ تو را می جوید از نو،
پای دل، پیوسته می گردد، به سوی خاطراتت!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی، کتاب آوای احساس....
متن زهرا حکیمی بافقی
سرخ می گردد دلم، از شادیِ بودن، کنارت؛
آبیِ احساس دارد، رنگ و روی خاطراتت!
دل طراوت می سِتاند، از صفای حُسنِ قلبت؛
آب می نوشد وجودم، از سبوی خاطراتت!
شاعر: زهرا حکیمی بافقی، برشی از یک غزل سرخابی، کتاب آوای احساس...
متن زهرا حکیمی بافقی
می شود دل سرخ؛ وقتی، می زنی بر صورتِ آن،
سِیلی از، آبِ صفای نابِ جوی خاطراتت؛
می شوم شاداب، با یادِ شرابِ بوسه هایت؛
می شوم همواره یارِ مهرجوی خاطراتت...
زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)...
متن زهرا حکیمی بافقی
... بمون با من؛ که هر روز این،
صدای تاپ تاپ قلبم،
برات آهنگ دل داره؛
برات دل می زنه هردم...
(زهرا حکیمی بافقی، برشی از یک ترانه، کتاب ترنّم احساس.)...
متن زهرا حکیمی بافقی
ادامه