پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
آدمیزاد هرقدر جلوتر میره یک چیزهایى از درونش کم میشهانگار که با هر قدم جلو رفتن یه آجر از آجر هاى تنش خالى میشهمثل ساختمونى که هرچندوقت یکبار یه آجرش رو حذف کنندساختمون وجود توهم با هرقدم یه حفره درونش ایجاد میشهبا هربار جلو رفتن و نرسیدنبا هربار جنگیدن و نشدنبا هربار دوست داشتن و دوست داشته نشدنبا هربار زحمت و دست خالى برگشتنباهربار موندن و رها شدن...اون ساختمون هم از یجایى که بگذره انقدر آجرهاش کم شده که ممکنه بى هوا نِشس...