سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
به نامِ نامی ایران؛ به نامِ نامی انسان!به آیین وفا داران؛ به راه و رسم بیداراندلی دارم پر از خورشید! نگاهی روشن از بارانجز دوست نمیخوانم ؛جز مهر نمیدانمجز عشق نمیخواهم، من زاده ی ایرانم ،جز مهر نمیدانمتویی دلبستگی هایم، پناهِ خستگی هایمبه هر جا میروم از تو، دوباره در تو می آیمکران تا بیکران عشق است، بیابان در بیابانتهوای زندگی دارد، خیابان در خیابانت!جهان تا هست خواهم بود، اگر تو جانِ من باشیبرایم خانه باشی؛ خاک باشی و وطن...