شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
تازه رسیده از سفر کربلا سرتبین تن تو فاصله افتاده تا سرتبا پهلوی شکسته و با صورت کبودکنج تنور کوفه کشانده مرا سرتپیشانی ات شکسته و موهات کم شدهخاکستر تنور چه کرده است با سرت؟رگ های گردنت چقدر نامرتب استای جان من چگونه جدا شد مگر سرت؟این جای سنگ نیست، گمان می کنم حسینافتاده است زیر سم اسب ها سرت...باید کمی گلاب بیارم بشویمتخاکی شده است از ستم بی حیا سرتچشمان تو همیشه به دنبال زینب استتا اربعین اگر برود هر کجا سرتشاعر:...
امشب حسن (ع) اول شب یتیمی را با گریه میگذراند؛ حسین (ع) عزا گرفته است؛ بعد از زهرا (س) زینب (س) خانم خانه است... امشب مهدی (عج) شب زندهدار است... و همه منتظر ظهور او هستند تا بیاید و لااقل یک دانه شمع بر سر قبر زهرا بسوزاند......