زیبا متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن عاشقانه
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
اپلیکیشن
درباره
پشتیبانی
جستجو
×
متن
متن آهنگ
زانا کوردستانی
عید
آمدن توست عزیزم،
در آسمان تنهایی من!
شعر: آسو ملا
برگردان : زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
هر شبی که تو پیشم بیایی
نامش قدر است.
هر روزی که تو در کنارم باشی،
روز عید است.
شعر: آسو ملا
برگردان : زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
در دفتر زندگانی ام
به رنگ آب خواهم نوشت، تو را
تا که چشم کثیف زمانه
جرأت نگاه کردن به تو را
به خود ندهد.
شعر: آرزو عبدالخالق
ترجمه: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
مژده ی بهار را می دهد،
سهمی از تازگی و زایش داد
به دامان طبیعت،
گل نرگس!
شعر: آرزو عبدالخالق
ترجمه: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
پاییز در چشمانم نشست،
چه زیبا کرده این جا را،
قاصدک!
شعر: آرزو عبدالخالق
ترجمه: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
همیشه سبز می ماند،
او که قهقه ی لبخندش به زندگی
بلند است،
صنوبر!
شعر: آرزو عبدالخالق
ترجمه: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
مهربانی از چشم هایش می چکد،
یاور روزهای سخت من.
مادرم!
شعر: آرزو عبدالخالق
ترجمه: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
باران رحمت الهی ست،
بر جان و دلم باریده.
عشق!
شعر: آرزو عبدالخالق
ترجمه: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
از حال و هوای جوانی خارج نمی شود،
دلش پر از مروارید است.
دریا!
شعر: آرزو عبدالخالق
ترجمه: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
پیراهنی سیاه پوشیده،
می خواهد النگویی سیمین نیز به دست بپوشد.
شب!
شعر: آرزو عبدالخالق
ترجمه: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
آی هجاهای خفته در گلو
برای که!
چه وقت؟
شعر می شوید...
زانا کوردستانی...
متن زانا کوردستانی
سال ها بگذرد
کم نمی شود یادِ تو!
این ترازو
دقیق محاسبه می کند؛
--نبودنت را
زانا کوردستانی...
متن زانا کوردستانی
اعضای وجودم
به پا خواسته اند...
***
تا کی دوری ؛
تا کی تحمل؟
زانا کوردستانی...
متن زانا کوردستانی
چه خواهی دید در آیینه؟
مگر آدمکی مغموم وُ،
--انسانی از دست رفته!؟
زانا کوردستانی...
متن زانا کوردستانی
آینه ها را بشکن
در شهر کوران
نه شمع را می فهمند
و نه آیینه به کار می آید.
زانا کوردستانی...
متن زانا کوردستانی
زنی ،،،
گیسوان تنهایی اش را
شانه می کشد
آینه اما،
وضوحی پیدا را
حاشا می کند!
زانا کوردستانی...
متن زانا کوردستانی
آرزویت،،،
پریدن بود اما
آب و ارزنی چند،
دل بسته ی قفس ات کرده ست!
زانا کوردستانی...
متن زانا کوردستانی
مرثیه خوان بهار می آید
--پاییز!
با برگ ریزانش...
زانا کوردستانی...
متن زانا کوردستانی
سلول به سلول گلویت
انفرادی ست
صد شعر بی گناه
در حصر مانده اند.
زانا کوردستانی...
متن زانا کوردستانی
و ندید
کبوتر،
کلاغ خوشه چین صلح شده است.
زانا کوردستانی...
متن زانا کوردستانی
به وقت خواب شقایق
میان قیلوله ی زنبق
هراس داس می رقصد
به لای انگشتان پاییز
زانا کوردستانی...
متن زانا کوردستانی
میان تقویم پاییز
پشت خواب تاک؛
همه ی انگورها
باردار «شراب» شده اند!
زانا کوردستانی...
متن زانا کوردستانی
تمام نمی شود
این خیابان...
***
--قدم زدنِ بی تو؛
دشوارترین عذاب ست!.
زانا کوردستانی...
متن زانا کوردستانی
خیال کن کیهانم
اما،،،
***
دریغ از،
-یک ستاره!
زانا کوردستانی...
متن زانا کوردستانی
آیینه های متحرکیم
خالی از ربطِ دوم شخص،
منفعل،
مترسکِ دشتبان...
***
آینده ای در ما،،،
--تلالو ندارد!
زانا کوردستانی...
متن زانا کوردستانی
افتاده ام به چه کنم چه کنمی عجیب!
مجبور به فراموش کردنت شده ام،
گرچه همه می گویندم: خودکشی حرام است...
شاعر: نظیر تنها
مترجم: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
گذر زمان همه چیز را ثابت خواهد کرد،
روزی فرا خواهد رسید که پی خواهی برد،
تو چه انسان دل سنگی بودی...
شاعر: نظیر تنها
مترجم: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
مبتلا به هزار دردم کرد
آنکس که همه روز
به من می گفت: مواظب خودت باش!
شاعر: نظیر تنها
مترجم: زانا کوردستانی...
متن شعر کوتاه
مطمئنم که دیگر به تو نمی رسم
مابین من و خوشبختی
همان داستان رسیدن آسمان به زمین است!
شاعر: نظیر تنها
مترجم: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
عکس هایت هنوز نزد من هستند،
برای جواب به پرسش آنها که می گویند:
آدمی نمی تواند تمام دنیا را در یک لحظه ببیند!.
شاعر: نظیر تنها
مترجم: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
ادامه