زیبا متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن عاشقانه
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
اپلیکیشن
درباره
پشتیبانی
جستجو
×
متن
متن آهنگ
دل نوشته های پاییزی
✍نویسنده کانال اشعار https://t.me/majid_rafiezad
خورشید
برای تماشای چشم های تو
طلوع می کند
اگر بخاطر ماه نبود
هرگز غروب نمی کرد !
چون ماه نیز
همیشه دلتنگ
چشم های توست
مجید رفیع زاد...
متن مجید رفیع زاد
ای تو آقا محرم دلها بیا
بی تو خون است این دل شیدا بیا
بی تو این دنیا شده زندان ما
بی تو خون می بارد از چشمان ما
همره موج غم دریا شدیم
کنج زندان بی کس و تنها شدیم
ای به عالم سایه ات بر سر بیا
می زند دل در هوایت پر بیا
شعله ی آهیم و غم ...
متن مجید رفیع زاد
حقیقت را
به حضرت دوست
به کتابش
و به آب و آیینه می گویم
که چون خوابی است بی تعبیر
قهوه ای بی شکر
و فریادی است
به زیر آب
مجید رفیع زاد...
متن مجید رفیع زاد
دیگر میان شعرهایم
عطر سپید به مشامم نمی رسد !
صدای قدم هایت را نمی شنوم
فهمیدم که
میان عاشقانه هایم قدم نمی زنی
چون تو دیگر
بوی غزل می دهی
در حالیکه
من همیشه برایت
سپید می نوشتم
مجید رفیع زاد...
متن مجید رفیع زاد
هر شب
آرزوهایم را
بر روی پاهایم تکان می دهم !
بیدار شوند
بهانه ی تو را می گیرند
تویی که دیگر
برای من
نیستی
مجید رفیع زاد...
متن مجید رفیع زاد
یه باغچه ی کوچیکیه کنج حیاط قلب من
درخت آرزوی اون بدون برگ و پیرهن
روی تموم شاخه هاش پرنده ها غم می خونن
انگار که از عاقبت باغچه چیزایی می دونن
بیا که فصل این دلم بی تو دیگه خزون شده
دلم می سوزه واسه اون گلی که نصف جون شده
بیا که برف و یخ...
متن مجید رفیع زاد
دل نوشته هایم
قلب من است
مهرت پنهان است
در ردیف و قافیه
در سپید و غزل
بیا که تنها محرم قلبم
چشم های توست
که ضربان
دل نوشته های من است
مجید رفیع زاد...
متن مجید رفیع زاد
دردها در سینه و ، بی همزبانی بهتر است
درد با درمان علاجش هر زمانی بهتر است
درد دل کن با خدایت رو به قبله در نماز
او که باشد غم چرا ؟ پس شادمانی بهتر است
هر کسی دنبال دین و رهبر و آیین خود
شیوه ی دین مسلمانی بدانی ، بهتر است
اصل دین است شک...
متن مجید رفیع زاد
دست هایت را
اندکی
به من امانت بده !
می خواهم
دوستت دارم هایم را
تا بیست بشمارم
مجید رفیع زاد...
متن مجید رفیع زاد
ای کاش شعر بودم
زمزمه ی لب هایت می شدم
یا اینکه اشک بودم
رفیق چشم هایت
ای کاش باد بودم
با موهای تو می رقصیدم
باران بودم
بر تو می باریدم
اینک اما در دل شب ها
منم با یاد تو تنها
و این ای کاش ها
مجید رفیع زاد...
متن مجید رفیع زاد
زبان من چه خاموش و دلم سرشار از حرف است
وجود سرد من بی تو ، بیا پوشیده از برف است
تو رفتی و زمستان را به قلبم ارمغان دادی
تو ای نامهربان غم را ، چرا بر من نشان دادی ؟
همیشه عاشقت بودم میان بی وفایی ها
همیشه حرف دل این بود امان از این جدایی ه...
متن مجید رفیع زاد
نگو روزی نباشم !
که شعرهایم مرثیه می شوند
و چشم هایم غرق در اشک ،
دست ها نوازش را
و لب ها بوسه را از یاد می برند
نگو روزی نباشم
پریشانم نکن
که پریشانی فقط برازنده ی موهای توست
بمان
و خاطراتت را به من هدیه کن
بگذار
دست خالی
از این دنیا نرو...
متن مجید رفیع زاد
شانه هایت
اتاق خواب من بود !
چشم هایت چراغ خواب
و نفس هایت
قصه های هر شبم
افسوس
بر روی کاناپه ی تنهایی خود
غم نداشتنت را
در آغوش گرفته ام
اتاق خواب و
چراغ خواب نمی خواهم
نفس هایت را از من نگیر
که هیچ قصه ای برایم
شیرین تر از
نفس هایت نی...
متن مجید رفیع زاد
ای کاش آینه بودم !
تمام قد
چسبیده به دیوار اتاقت
هر روز می دیدمت
بی آنکه بدانی
بی آنکه ببینی
مجید رفیع زاد...
متن مجید رفیع زاد
ای یار پنهان از نظر با چشم دل می بینمت
من در گذرهای زمان کنج دلم می جویمت
نامت شده ذکر لبم در هر شب و محراب من
هر دانه از تسبیح من شیرین تر از هر خواب من
اشک شب و آه سحر تنها امید من شده
ذکر کریم و یا علی هر شب نوید من شده
یا حی و یا قیو...
متن شعر
مانند یک بذر
از دل زمین می رویم
جوانه هدیه ای است
که باران برایم به ارمغان می آورد
درخت می شوم به عشق تو
و در هر فصل از سال
برایت پاییز می شوم !
تمام برگ های تنم را
هدیه می کنم به قدم هایت
تو با آمدنت
بهار را به من مژده خواهی داد
و آنگاه
...
متن مجید رفیع زاد