پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم تو...
ای درختانِ عقیم ریشه تان در خاکهای هرزگی مستور،یک جوانه ی ارجمند از هیچ جاتان رست نتواند.ای گروهی برگ چرکین تار چرکین پود،یادگارِ خشکسالیهای گردآلود،هیچ بارانی شما را شست نتواند....
بیا ای روشن، ای روشن تر از لبخندشبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهی ها...